گزارش
نکاشت!؟؛ تهدید امنیت غذایی، افزایش تورم
خشکسالی بیسابقه، سیاستهای ناکارآمد قیمتگذاری و چالشهای ساختاری، کشاورزان ایرانی را وادار به کاهش کشت در سال زراعی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ کرد؛ تصمیمی که امنیت غذایی کشور را با مخاطره مواجه ساخته و بحران در دامپروری و رشد سرسامآور قیمتها را به دنبال داشته است.
پایگاه خبری داوان نیوز: سال زراعی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ برای بخش کشاورزی ایران با چالشهای جدی و کاهش کشت در بسیاری از محصولات استراتژیک همراه بود. این پدیده که پیامدهای گستردهای در امنیت غذایی و اقتصاد کشور دارد، ناشی از ترکیبی از عوامل محیطی، سیاستگذاری و ساختاری است. این گزارش به بررسی ریشههای این تصمیم و تبعات آن میپردازد.
به گزارش خبرنگار داوان نیوز، طبق بررسیهای به عمل آمده، ترکیبی از چالشهای شدید اقلیمی (خشکسالی)، سیاستهای اقتصادی ناکارآمد (قیمتگذاری نامتناسب) و مشکلات ساختاری دیرینه (خردبودن اراضی و فرسودگی تجهیزات) موجب شد تا انگیزه مالی و توان فنی بسیاری از کشاورزان برای کشت محصولات به ویژه غلات و دانههای روغنی در سال ۱۴۰۳-۱۴۰۴ به شدت کاهش یابد. این امر بحران در دامپروری، افزایش وابستگی به واردات و رشد تورم مواد غذایی را به دنبال داشته است.
علل و چالشهای اصلی:
۱. چالشهای اقلیمی و محیطی:
خشکسالی ممتد و کمبود آب: کاهش حدود ۴۰ درصدی بارندگی نسبت به سالهای عادی و پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی، آب در دسترس برای کشت محصولاتی مانند جو و کلزا را به شدت محدود کرد. این امر به طور مستقیم کشت این محصولات را در بسیاری از مناطق غیرممکن ساخت.
کاهش تولید علوفه: خشکسالی باعث کاهش شدید تولید علوفه مراتع و بقایای محصولات کشاورزی به میزان میلیونها تن شد که اولین پیامد آن، ایجاد بحران در تأمین خوراک دام بود.
۲. چالشهای سیاستگذاری و اقتصادی:
قیمتگذاری نامتناسب دولتی: قیمتهای تضمینی تعیین شده برای محصولاتی مانند جو و کلزا برای کشاورزان به صرفه نبود. برای مثال، اختلاف قیمت ۳۵ درصدی بین گندم و جو، باعث شد کشاورزان به سمت کشت گندم گرایش پیدا کنند و از کشت جو صرفنظر کنند.
تورم بالای هزینههای تولید: نرخ تورم در بخش تولیدات کشاورزی به رقم ۳۲.۹ درصد در سال رسید که موجب افزایش سرسامآور قیمت نهادههایی مانند کود، سم و سوخت شد و سودآوری کشت را از بین برد.
تأخیر در پرداختها: پرداختهای معوقه دولت به کشاورزان،(جریان نقدی) آنان را با مشکل مواجه کرد و توان مالی برای تأمین هزینه کشت جدید را کاهش داد.
۳. چالشهای ساختاری:
خرد و پراکنده بودن اراضی: به گفته فائو، کوچک و تکه تکه بودن زمینهای کشاورزی بزرگترین مشکل ساختاری این بخش است. این امر استفاده از ماشینآلات و تکنولوژیهای مدرن را غیراقتصادی کرده و بهرهوری را کاهش میدهد.
کهنسالی کشاورزان و نیروی انسانی: متوسط سن کشاورزان ایرانی به ۵۳ سال رسیده است و تمایل نسل جوان برای فعالیت در این بخش به دلیل دشواری کار و پایین بودن سودآوری، بسیار کم است.
فناوری و روشهای منسوخ: تنها حدود ۱۴ درصد از زمینهای کشاورزی از سیستمهای آبیاری تحت فشار استفاده میکنند و همچنان روشهای غرقابی سنتی هدررفت بالای آب را به دنبال دارد.
پیامدهای کاهش کشت:
بحران در دامپروری: کاهش حداقل ۱۰ میلیون تنی در تولید خوراک دام، هزینههای تولید گوشت و مرغ را به شدت افزایش داد و یکی از دلایل اصلی رشد قیمت این محصولات در بازار بود.
تهدید امنیت غذایی: کشور با کسری تجاری ۱۶ میلیون تنی مواد غذایی مواجه است. وابستگی بیش از ۸۰ درصدی به واردات برای تأمین خوراک دام و حدود ۸۲ درصدی برای دانههای روغنی، امنیت غذایی را به یک موضوع کاملاً آسیبپذیر تبدیل کرده است.
رشد تورم مواد غذایی: کاهش عرضه داخلی و وابستگی به واردات، منجر به افزایش چشمگیر قیمت مواد غذایی شد. به گونهای که در آذر ۱۴۰۳، قیمت ۵۰ قلم از ۵۲ قلم کالای اساسی غذایی نسبت به سال قبل افزایش یافت.
راهکارهای پیشنهادی:
اصلاح اساسی سیاستهای قیمتگذاری: دولت باید با تعیین «رابطه قیمتی منطقی» بین محصولات مختلف، انگیزه کشاورزان برای کشت محصولات متنوعی مانند دانههای روغنی و حبوبات را افزایش دهد.
گذار به کشاورزی مدرن و مدیریت آب: توسعه سیستمهای آبیاری نوین، استفاده از بذرهای مقاوم به خشکی و ترویج کشاورزی اقلیم-مدار باید در اولویت قرار گیرد.
یکپارچهسازی اراضی و جذب نیروی جوان: ایجاد مشوق برای ادغام زمینهای کوچک و جذب نیروهای جوان و تحصیلکرده به بخش کشاورزی برای نوسازی این بخش حیاتی است.
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، کاهش کشت در سال ۱۴۰۳-۱۴۰۴ یک هشدار جدی بود که نشان میدهد مدل کنونی کشاورزی در ایران دیگر تاب مقاومت در برابر فشارهای اقلیمی و اقتصادی را ندارد. حل این بحران نیازمند عزمی ملی برای عبور از مدیریت روزمره و اجرای اصلاحات ساختاری عمیق است.