اصناف

تناقض در آمار؛ زنگ خطر برای اقتصاد غیرنفتی

صادرات صنایع غذایی ایران در هشت سال اخیر با یک تناقض جدی مواجه بوده است: رشد ۳۳ درصدی حجم صادرات در مقابل رشد تنها ۶ درصدی ارزش آن. این شکاف ارزشی که نشان از تثبیت الگوی صادرات محصولات کم‌ارزش دارد، همراه با وابستگی شدید به بازارهای سنتی، تاب‌آوری تجاری این بخش را با چالش مواجه کرده است.

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: گزارش مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران از رشد نامتوازن تجارت محصولات کشاورزی و صنایع غذایی در سال‌های ۱۴۰۳-۱۳۹۶ حکایت دارد؛ صادرات ایران با وجود افزایش کمّی، در دام محصولات کم‌ارزش گرفتار مانده و سبد صادراتی آن به شدت به بازار کشورهای همسایه وابسته است.

مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران، در راستای مأموریتهای خود و با هدف پایش مستمر وضعیت تجارت خارجی بخش کشاورزی، بهصورت منظم آمار صادرات و واردات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی کشور را رصد و تحلیل نموده و گزارشهای مرتبط را تهیه و منتشر مینماید. در همین چارچوب، گزارش حاضر با عنوان «گزارش تجارت محصولات صنایع غذایی 1396 الی 1403»، بر پایه اطلاعات منتشرشده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است. این گزارش باهدف اطلاعرسانی به فعالان بخش خصوصی، تصمیم گیران، سیاستگذاران و پژوهشگران حوزه کشاورزی منتشر میشود و میتواند مبنایی برای تحلیل روندهای تجاری، آسیب شناسی و تصمیمگیری های آتی در این حوزه باشد.

خلاصه مدیریتی

بررسی روند تجارت صنایع غذایی ایران در بازه هشت ساله ۱۴۰۳-۱۳۹۶ یک تناقض کلیدی را نشان میدهد: رشد کمّی صادرات بدون رشد متناسب در ارزش. در حالی که حجم صادرات با رشد ۳۳ درصدی به حدود ۲.۲ میلیون تن رسیده، ارزش آن تنها ۶ درصد افزایش یافته و به ۲.۳۴ میلیارد دلار رسیده است. این امر حاکی از تثبیت الگوی صادرات محصولات با ارزش افزوده پایین است. از سوی دیگر، ساختار تجاری کشور با تمرکز جغرافیایی بالا در بازارهای صادراتی و مبادی وارداتی، آن را در برابر تحولات سیاسی و اقتصادی منطقه آسیب پذیر کرده است.

تحلیل جزءبه جزء عملکرد تجاری

۱. صادرات: رشد حجمی در سایه ارزش گذاری ضعیف

روند کلی و ترکیب کالایی:
رشد نامتوازن: رشد ۳۳ درصدی حجم صادرات در مقابل رشد تنها ۶ درصدی ارزش، نشان دهنده کاهش میانگین ارزش هر تن کالای صادراتی است.
سلطه محصولات پایه: سبد صادراتی از تمرکز بالا رنج میبرد. شیر و فرآورده های لبنی با سهم ۳۶ درصدی از نظر حجم و ۴۹ درصدی از نظر ارزش، محور اصلی صادرات هستند. پس از آن، رب گوجه فرنگی، بیسکویت و ویفر قرار دارند.
تغییر تدریجی الگو: خوشبختانه، الگوی صادرات به تدریج از اقلام خام (مانند آرد گندم که صادرات آن متوقف شد) به سمت محصولات فرآوری شده تر (مانند لبنیات و بیسکویت) حرکت کرده است، اگرچه هنوز ارزش افزوده این محصولات پایین است.

بازارهای هدف و ریسک تمرکز:
وابستگی شدید به همسایگان: ساختار صادرات بهشدت متکی به بازارهای منطقه ای است. عراق به تنهایی به طور پیوسته حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد از ارزش صادرات را به خود اختصاص داده است.
مقاصد اصلی دیگر: پس از عراق، بازارهای افغانستان (با روندی نزولی به ۱۲-۱۰ درصد) و پاکستان (با روندی صعودی به بیش از ۱۳ درصد) قرار دارند.
خطر آسیب پذیری: تمرکز بالای صادرات در چند کشور، ایران را در برابر تحولات سیاسی و تجاری این کشورها بسیار آسیب پذیر میکند.

۲. واردات: تمرکز بر کالاهای اساسی و افزایش هزینه ها

روند کلی و ترکیب کالایی:
کاهش حجم، افزایش ارزش: حجم واردات کاهش یافته (از ۳۱۶ هزار تن به ۱۸۲ هزار تن)، اما ارزش آن نزدیک به یک میلیارد دلار باقی مانده که نشان دهنده افزایش شدید قیمت واحد کالاهای وارداتی است.
تمرکز بر نهاده های ضروری: سبد وارداتی به سمت کالاهای استراتژیک و غیرقابل جایگزین متمرکز شده است. شیر خشک، کاکائو، توتون و تنباکو و مکمل های غذایی جایگاه برجسته ای دارند.
افزایش هزینه تولید: افزایش قیمت جهانی و شرایط تحریمی، باعث شده ارزش واحد واردات اقلامی مانند شیر خشک و کاکائو بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش یابد که فشار مضاعفی بر هزینه های تولید صنایع داخلی وارد میکند.

مبادی واردات و ریسک زنجیره تأمین:
تمرکز جغرافیایی: مشابه صادرات، واردات نیز بر چند کشور محدود متمرکز است. امارات متحده عربی، ترکیه و آلمان در طول این دوره، مبادی اصلی واردات بودهاند.
وابستگی خطرناک: این تمرکز، ریسک اختلال در زنجیره تأمین مواد اولیه ضروری برای صنایع غذایی کشور را افزایش میدهد.

جمعبندی و راهبردهای پیشنهادی

چالش های کلیدی:
1. کمبود ارزشافزوده در صادرات
2. تمرکز جغرافیایی شدید و خطرناک در بازارهای صادراتی و وارداتی
3. افزایش شدید هزینه های واردات نهاده های اساسی
4. آسیبپذیری تولید داخلی در برابر شوک های خارجی

راهکارهای اجرایی:
تنوع بخشی به بازارهای صادراتی: کاهش وابستگی به بازارهای سنتی و توسعه روابط با بازارهای جدید در منطقه اوراسیا و فراتر از آن.
ارتقای کیفیت و برندسازی: حرکت به سمت تولید و صادرات محصولات با فرآوری بالاتر، باکیفیت تر و دارای برند برای افزایش ارزش واحد صادراتی.
مدیریت هوشمند واردات: کاهش وابستگی به واردات از طریق سیاستهای جایگزینی تولید داخل و تنوع بخشی به مبادی تأمین.
حمایت از فناوری و نوآوری: سرمایه گذاری در فناوریهای فرآوری و بسته بندی برای افزایش بهره وری و رقابت پذیری.

این تحلیل نشان میدهد که با وجود پتانسیلهای موجود، تجارت صنایع غذایی ایران برای دستیابی به جایگاه مطلوب در اقتصاد غیرنفتی و تضمین امنیت غذایی، نیازمند یک تحول راهبردی در سیاست های تجاری و صنعتی است.

پرطرفدار

خروج از نسخه موبایل