با ما همراه باشید

دانستنی ها

فلفل سیاه؛ مروری بر تاریخچه‌ کشت محبوب‌ترین ادویه‌ جهان 

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: فلفل سیاه با نام علمی Piper Nigrum از قدیمی‌ترین ادویه‌های جهان است که سابقه‌ی استفاده‌ی انسان از آن به 4 هزار سال پیش برمی‌گردد. خاستگاه این گیاه جنوب هند و به‌ویژه مالابار است و در متون سانسکریت به مصرف آن در هند باستان اشاره شده است. این ادویه امروزه به همراه نمک در بسیاری از غذاها استفاده می‌شود. در نوشته‌ی زیر به زادگاه این فلفل و سپس تاریخچه‌ی ورود و کشت آن در قاره‌های جهان می‌پردازیم.

به گزارش خبرنگار داوان نیوز، فلفل سیاه ابتدا به‌صورت وحشی در جنوب هند رشد می‌کرد، اما انسان‌ها نخست روی داربست و سپس در باغ‌های خود آن را کاشته و به‌مرور اهلی کردند. این گیاه در هند باستان در آشپزی و پزشکی مصرف می‌شد. میوه‌های کوچک این گیاه پیش از رسیدن سبز است و بعد از خشک شدن سیاه می‌شود.

کشت فلفل سیاه چگونه در آسیا گسترش یافت؟
این فلفل از هند به سریلانکا و مناطق شرقی خلیج بنگال منتقل شد که شرایط اقلیمی آنها مشابه هند بود. مردم این مناطق فلفل سیاه را در جنگل‌های گرمسیری و زمین‌های کم‌ارتفاع کاشتند. در هزاره‌ی اول میلادی فلفل سیاه از هند به جزایر اندونزی و مالزی رسید. در قرون وسطی ویتنام و مالزی به مراکز مهم کشت این فلفل تبدیل شدند و امروزه نیز از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فلفل سیاه جهان هستند.
فلفل سیاه به چین و ژاپن هم منتقل شد، اما به دلیل مناسب‌ نبودن شرایط اقلیمی برای کشت، به همان صورت وارداتی باقی ماند و نقش مهمی در طب سنتی و آشپزی ایفا کرد.
امروزه ویتنام بزرگ‌ترین صادرکننده‌ی فلفل سیاه است و حدود 35 تا 40 درصد از تولید جهانی فلفل سیاه را در اختیار دارند. هند، اندونزی، مالزی و سریلانکا نیز به ترتیب مهم‌ترین تولیدکنندگان فلفل سیاه جهان هستند.

فلفل سیاه از چه زمانی به ایران وارد شد؟
احتمالاً در دوران هخامنشی و ساسانی ادویه‌های گرانبها از هند به ایران وراد می‌شد، اما هنوز فلفل سیاه رایج نبود. در دوران اسلامی (قرن 7 تا 10 میلادی) با گسترش جاده‌های تجاری و مسیر دریایی خلیج فارس، استفاده از این فلفل به‌تدریج آغاز شد و برای آشپزی بیشتر در دسترس اشراف بود و در طب سنتی نیز کاربرد داشت. تجارت عرب‌ها و پرتغالی‌ها در قرون وسطی و قرن‌های پس از آن سبب شد فلفل سیاه بیشتر در دسترس ایرانیان قرار بگیرد، اما تا دوره‌ی صفوی همچنان کالای وارداتی گرانی بود.
امروزه ایران نیز از کشورهای واردکننده‌ی فلفل سیاه است و کشت تجاری فلفل سیاه در آن صورت نمی‌گیرد، زیرا این نوع فلفل گیاهی گرمسیری است که به رطوبت بالا و دمای پایدار حدود 25 تا 30 درجه‌ی سانتی‌گراد نیاز دارد. در برخی از مناطق جنوب ایران مانند سواحل خلیج فارس و استان هرمزگان بعضی از کشاورزان به‌صورت محدود و گلخانه‌ای این گیاه را می‌کارند، اما بیشتر فلفل سیاه موردنیاز ایران از کشورهای هند، اندونزی و مالزی تأمین می‌شود.

چرا فلفل سیاه در جهان باستان گرانبها بود؟
چند دلیل برای گرانبها بودن این گیاه در جهان باستان وجود داشت که اولین آنها کمیابی و محدودیت جغرافیایی کشت آن بود. به همین دلیل بسیاری از کشورهای اروپا و خاورمیانه قادر به تولید آن نبودند.
از سوی دیگر این گیاه به دلیل طعم‌دهی به غذاها و استفاده‌های دارویی در طب سنتی، تقاضای بالایی در جهان داشت و به همین دلیل تجارت آن بسیار سوردآور بود. اما مسیرهای تجارت فلفل از قدیم بسیار طولانی و خطرناک بودند که از مسیرهای طولانی دریا و خشکی انجام می‌شد. دزدان دریایی و راهزنان در این مسیرها به دزدی مشغول بودند و تجارت این فلفل ریسک بالایی داشت و به همین دلیل قیمت این محصول افزایش می‌یافت.
این فلفل در اروپا و خاورمیانه نشانه‌ای از ثروت و جایگاه اجتماعی بود و گاهی به جای پول نقد برای پرداخت مالیات یا بهای اجناس استفاده می‌شد و به آن لقب طلای سیاه داده بودند.

سفر فلفل سیاه به قاره‌ی اروپا
همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، فلفل سیاه نقش مهمی در آشپزی و طب سنتی داشت و مردم هند که نخستین تولیدکنندگان نوع اهلی آن بودند، این گیاه را به بازرگانان عرب و پارسی می‌فروختند. این فلفل ابتدا از بنادر مالابار به عربستان و بنادر خلیح فارس و از آنجا به مصر و مدیترانه منتقل شد. اما تجارت فلفل سیاه یک مسیر زمینی مهم هم داشت. این گیاه پس از ورود به ایران از مسیرهای جاده‌ی ابریشم به اروپا وارد شد.
یونانی‌ها و رومی‌ها فلفل سیاه را ادویه‌ای گرانبها می‌دانستند. در قرون وسطی تجارت این فلفل به اوج خود رسید و ونیزی‌ها و ژنوی‌ها آن را به اروپا وارد می‌کردند. در همین زمان‌ها بود که فلفل سیاه در اروپا به کالایی لوکس و نماد ثروت تبدیل شد. نبود شرایط کشت این گیاه در اروپا سبب شد که قیمت آن بسیار گران باشد و از طرف دیگر استفاده در آشپزی و پزشکی آن را به کالایی استراتژیک تبدیل کرد.
فلفل سیاه گیاهی رونده و گرمسیری است که برای رشد به رطوبت بالا و بارش زیاد نیاز دارد. بیشتر مناطق اروپا خشک و خنک هستند و حتی کشورهای جنوبی اروپا نیز شرایط لازم را برای رشد و گل‌دهی فلفل سیاه ندارند. همچنین این گیاه نیاز به رشد روی داربست یا درختچه‌های حمایتی دارد که در فضاهای باز کشورهای اروپایی میسر نیست و کشت گلخانه‌ای آن هم صرفه‌ی اقتصادی ندارد. بنابراین کشورهای اروپایی از دیرباز واردکننده‌ی این گیاه بودند و وعمدتاً آن را از ویتنام، هند و اندونزی به اروپا وارد می‌کردند.
آلمان، فرانسه، انگلستان، هلند و ایتالیا بزرگ‌ترین واردکنندگان فلفل سیاه هستند و این گیاه در ادویه‌سازی و صنایع غذایی این کشورها نقش مهمی دارد. ذکر این نکته ضروری است که این کشورها عمدتاً فلفل سیاه را به‌صورت خام و بسته‌بندی‌نشده وارد می‌کنند و سپس آن را بسته‌بندی می‌کنند و به کشورهای دیگر اروپا صادر می‌کنند.

کشت فلفل سیاه در قاره‌ی آفریقا
فلفل سیاه را استعمارگران بریتانیایی، فرانسوی و پرتغالی در قرن 19 و اوائل قرن 20 به قاره‌ی آفریقا وارد کردند تا کنترل تجارت ادویه را در اختیار بگیرند و از وابستگی به تولیدکنندگان آسیایی بکاهند. این گیاه در نواحی ساحلی کنیا که بارش زیادی داشت، تنگانیقا (بخشی از تانزانیای امروزی که محیط گرم و مرطوبی داشت) و ماداگاسکار که شرایط اقلیمی آن مشابه مالابار هند بود، کاشته شد که محصولات آنها به اروپا و آمریکا صادر می‌شد.
امروزه آفریقا تولیدکننده‌ی کوچک و متوسط فلفل سیاه است و سهمی در بازار جهانی این گیاه دارد، اما هنوز ویتنام و هند پیشتاز تولید آن هستند.

تاریخچه‌ی فلفل سیاه در قاره‌ی آمریکا
در دوران استعمار (قرن 16 و 17 میلادی) فلفل سیاه به همراه دیگر ادویه‌ها از آسیا به مستعمره‌های آمریکایی منتقل شد، اما کاشت آن در ابتدا به‌صورت آزمایشی انجام شد که به مصرف محلی می‌رسید و تولید عمده‌ای در کار نبود.
آب‌وهوای ایالات متحده برای کشت این فلفل مناسب نبوده و نیست. بنابراین به شکل محدود در کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی، مانند برزیل، کلمبیا و پورتوریکو کاشته شد که آن هم تولید عمده‌ای در بر نداشت.
امروزه مصرف فلفل سیاه در آمریکای شمالی رایج است که ازطریق واردات از آسیا تأمین می‌شود.

ففل سیاه در اقیانوسیه چه سرنوشتی پیدا کرد؟
استعمارگران اروپایی و بازرگانان آسیایی در قرن‌های 18 و 19 میلادی فلفل سیاه را به اقیانوسیه منتقل کردند. فیجی، پاپوآ گینه‌ی نو و جزایر سلیمان در قاره‌ی اقانوسیه آب‌وهوای مناسب برای کشت این نوع فلفل را دارند. محصول فلفل سیاه این مناطق عمدتاً برای صادرات محدود و فروش در بازارهای محلی تولید می‌شود. کشت فلفل سیاه در اقیانوسیه در باغ‌های کوچک و زمین‌های کشاورزی سنتی بر روی داربست انجام می‌شود. امروزه سهم اقیانوسیه در بازار جهانی فلفل سیاه بسیار اندک است.

چگونه فلفل سیاه به کالایی برای مصرف عمومی تبدیل شد؟
همان‌طور که پیش‌تر گفتیم، فلفل سیاه در ابتدا کالایی لوکس تلقی می‌شد، بسیار گران بود و در یونان و روم باستان فقط پادشاهان، اشراف و ثروتمندان قادر به خرید آن بودند. در آن دوران فلفل سیاه بیشتر نشانه‌ی ثروت و قدرت بود، نه یک ادویه برای آشپزی روزمره.
در قرن 16 و 17 میلادی که اسپانیا و پرتغال به کشف مسیرهای دریایی هند مشغول بودند، واردات فلفل سیاه افزایش و هزینه‌ی انتقال آن به اروپا کاهش پیدا کرد و به‌تدریج طبقه‌ی متوس نیز توانستند آن را خریداری کنند. در قرن 17 و 18 با فعالیت تجاری هلندی‌ها و انگلیسی‌ها در زمینه‌ی واردات ادویه، فلفل سیاه به میزان بیشتری در دسترس مردم قرار گرفت و قیمت آن کمتر شد. تولید انبوه فلفل سیاه در قرن 19 و همزمان با انقلاب صنعتی، سبب شد این نوع فلفل به یک کالای مصرفی عمومی در اروپا و آمریکا تبدیل شود؛ به طوری که امروزه در هر آشپزخانه‌ای در سراسر جهان یافت می‌شود.

دانستنی ها

پاسخ به معضل دیرینه ضایعات کشاورزی و غذایی

موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، با هدف واکاوی علل و ارائه راه‌حل‌های عملی برای معضل دیرپای «ضایعات محصولات کشاورزی و غذایی»، نشست تخصصی را روز چهارشنبه، ۲۸ آبان ۱۴۰۴ به صورت حضوری و آنلاین برگزار می‌کند.

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: نشست تخصصی برای واکاوی چالش‌های مدیریت ضایعات کشاورزی و غذایی برگزار می‌شود.

به گزارش خبرنگار ما و به نقل از روابط عمومی موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، نشست تخصصی با عنوان «چالش‌های اجرایی و راهکارهای عملیاتی مدیریت ضایعات محصولات کشاورزی و غذایی» روز چهارشنبه، ۲۸ آبان ۱۴۰۴ برگزار می‌شود.
این نشست تخصصی که در چارچوب «همایش ملی مدیریت ضایعات محصولات کشاورزی و غذا و ترویج فرهنگ مصرف درست» سازماندهی شده است، با هدف واکاوی عمیق موانع پیشِ رو و ارائه راه حل‌های کاربردی برای کاهش ضایعات در این حوزه حیاتی برگزار می‌گردد.

جزئیات برگزاری نشست:
زمان: چهارشنبه، ۲۸ آبان ۱۴۰۴، از ساعت ۹ تا ۱۱:۳۰
محل برگزاری: موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
شیوه برگزاری: حضوری و وبیناری

بر اساس این اطلاعیه، متخصصان، پژوهشگران، فعالان بخش کشاورزی و تمامی علاقه‌مندان به این موضوع می‌توانند به صورت حضوری در محل برگزاری نشست حاضر شده و یا از طریق بستر وبینار به صورت آنلاین در این رویداد مشارکت کنند.

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، مدیریت ضایعات محصولات کشاورزی و غذایی به عنوان یکی از کلیدی‌ترین حلقه‌های زنجیره تأمین امنیت غذایی کشور، نیازمند عزمی ملی و بهره‌گیری از دانش و فناوری روز است. انتظار می‌رود این نشست با ایجاد فضایی برای تبادل نظر بین صاحب‌نظران و مجریان، گامی مؤثر در جهت تدوین راهکارهای عملی و کاهش چالش‌های پیشِ رو بردارد.

 

ادامه مطلب

دانستنی ها

حفظ میراث ژنتیکی؛ اسب کاسپین، گنجینه‌ای در آستانه فراموشی

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: در گستره متنوع ذخایر ژنتیکی ایران، گونه‌های ارزشمندی وجود دارند که نه تنها از نظر زیست‌شناسی حائز اهمیت هستند، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی این مرز و بوم محسوب می‌شوند. در این میان، اسب کاسپین به عنوان یکی از اصیل‌ترین و نادرترین نژادهای اسب در جهان، جایگاهی بی‌بدیل دارد. نژادی که با قدمتی بیش از پنج هزار سال، در نقش‌برجسته‌های تخت جمشید جاودانه شده و منشأ پیدایش اسب‌های خونگرم امروزی شناخته می‌شود.

متأسفانه این میراث ارزشمند ملی، به رغم شهرت جهانی، در داخل کشور با چالش‌های جدی مواجه است. کاهش جمعیت، محدودیت تنوع ژنتیکی و فقدان برنامه اقتصادی پایدار، بقای این نژاد منحصربه‌فرد را با تهدید روبرو ساخته است.

این گزارش که بر اساس بیانات دکتر هوشنگ دهقان‌زاده، معاون پژوهشی و رئیس بخش تحقیقات علوم دامی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان تهیه شده، به بررسی تاریخچه، اهمیت و اقدامات در دست اجرا برای حفظ و احیای این گنجینه ژنتیکی می‌پردازد. در ادامه، جزئیات علمی، چالش‌های پیش‌رو و راهکارهای نوین برای تضمین آینده اسب کاسپین را از زبان مباشر این پروژه ملی خواهیم شنید.

وی در ابتدای این گزارش با معرفی مسئولیت خود گفت: «به عنوان مسئول بخش تحقیقات علوم دامی، یکی از مهم‌ترین مأموریت‌های ما مدیریت مجتمع تحقیقات و آموزش حفظ ذخایر ژنتیکی اسب کاسپین است که یک مجتمع کاملاً منحصربه‌فرد در سطح کشور محسوب می‌شود.»

دهقان‌زاده با اشاره به پیشینه تاریخی این نژاد ارزشمند افزود: «اسناد و شواهد تاریخی از جمله نقوش برجسته در تخت جمشید، نشان می‌دهد که اسب کاسپین با قدمتی بیش از ۵۰۰۰ سال، یکی از اجداد اصلی اسب‌های خونگرم امروزی است. تحقیقات پروفسور گاس کاتران از آمریکا نیز این موضوع را از نظر ژنتیکی تأیید کرده است.»

معاون پژوهش مرکز تحقیقات گیلان در ادامه به ویژگی‌های منحصربه‌فرد این نژاد اشاره کرد و گفت: «مهم‌ترین ویژگی ظاهری اسب کاسپین، قد کوتاه آن است که آن را به استانداردی جهانی برای آموزش سوارکاری به کودکان و نوجوانان تبدیل کرده است.»

وی با بیان چالش‌های پیش‌روی حفظ این نژاد اظهار داشت: «متأسفانه تمامی اسب‌های کاسپین خارج از ایران، از نوادگان تعداد محدودی هستند که دهه‌ها پیش از کشور خارج شدند. این امر باعث کاهش شدید تنوع ژنتیکی و افزایش هم‌خونی در جمعیت جهانی آنان شده است.»

دهقان‌زاده در بخش دیگری از گزارش خود به اقدامات عملی صورت گرفته پرداخت و توضیح داد: «پس از انتقال گله اصلی از ایستگاه تحقیقاتی خوجیر به مجتمع فعلی در سال ۱۳۹۰، برنامه‌ریزی ما بر دو محور اصلی متمرکز شده است: اول، حفظ و توسعه گله تحت مدیریت با اجرای برنامه‌های دقیق اصلاح نژادی، و دوم، شناسایی و ثبت اسب‌های کاسپین در سراسر کشور که تاکنون منجر به میکروچیپ‌گذاری حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ رأس شده است.»

وی در ادامه پروژه‌های تحقیقاتی در دست اجرا را برشمرد و افزود: «پروژه‌های مهمی از قبیل “ثبت و پایش اسب کاسپین” و “بررسی پروفایل مولکولی با استفاده از نشانگرهای میکروساتلایت” در حال انجام است. هدف نهایی ما تدوین نخستین کتاب تبارنامه این نژاد ارزشمند است.»

این مقام مسئول در پایان با اشاره به ضرورت توسعه اقتصادی این نژاد، راهکار استراتژیک خود را اینگونه تشریح کرد: «برای خروج از چالش انقراض، باید توجیه اقتصادی ایجاد کنیم. با توجه به ممنوعیت‌های نسبی صادرات، ما پیشنهاد داده‌ایم که صادرات اسپرم و انتقال جنین در دستور کار قرار گیرد. یک طرح ملی نیز با همکاری نهادهای پژوهشی معتبر کشور پیشنهاد شده که امیدواریم با تأمین اعتبار، شاهد اجرایی شدن آن باشیم.»

وی در پایان تأکید کرد: «حفظ اسب کاسپین تنها یک وظیفه تحقیقاتی نیست، بلکه یک مسئولیت ملی برای نگهداری از میراث ژنتیکی و تاریخی کشورمان است.»

ادامه مطلب

دانستنی ها

نجات تنوع زیستی در گرو کاهش ضایعات مواد غذایی

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: دو پژوهشگر برجسته کشاورزی کشور، کاهش ضایعات مواد غذایی از مزرعه تا سفره را نماد درک نوینی از توسعه پایدار خواندند و تأکید کردند: هر لقمه نجات‌یافته از هدررفت، گامی به سوی جهانی غنی‌تر و سالم‌تر است. این امر با کاهش نیاز به گسترش کشت و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع، مستقیم‌ترین راه برای حفظ تنوع زیستی محسوب می‌شود.

به گزارش داوان نیوز، دکتر اسکندر زند (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور) و دکتر هما بهمدی (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی) در یادداشتی مشترک، کاهش ضایعات مواد غذایی را گامی بلند در مسیر بهره‌وری و تحقق عدالت در نظام غذایی دانستند. در این یادداشت آمده است؛

امروزه یکی از چالش‌های بزرگ جهان از بین رفتن تنوع زیستی است، به طوری که در آخرین گزارش جهانی، خطر از بین رفتن یک میلیون گونه گیاهی و جانوری گوشزد شد.
بر اساس گزارش‌های منتشر شده، اصلی‌ترین عوامل کاهش تنوع زیستی در کره زمین به ترتیب اهمیت عبارت‌اند از: بهره‌برداری بیش از حد از منابع (با سهم 37 درصد)، تخریب و تغییر زیستگاه (با سهم ۳۱ درصد) ، نابودی زیستگاه (با سهم 13 درصد)، تغییر اقلیم (با سهم 7 درصد)، گونه‌های مهاجم (با سهم 5 درصد)، آلودگی (با سهم 4 درصد) و بیماری (با سهم 2 درصد). همان‌طور که ملاحظه می‌شود بهره‌برداری بیش از حد از منابع بیشترین نقش را در کاهش تنوع زیستی دارد.

برای مهار این فشارهای فزاینده بر نظام‌های طبیعی و توقف روند تخریب تنوع زیستی، «چارچوب جهانی تنوع زیستی کومینگ-مونترال» در سال ۲۰۲۲ به تصویب رسید. این چارچوب که حاصل سال‌ها مذاکره فشرده سیاسی و علمی میان کشورهای عضو کنوانسیون تنوع زیستی از جمله ایران است، با دربرگیری ۲۳ هدف مشخص، نقشه ‌راهی برای حفاظت از تنوع زیستی و بازسازی رابطه انسان و طبیعت تا سال ۲۰۳۰ ترسیم می‌کند.در میان این اهداف دو گانه، هدف ۱۶ چنین عنوان می‌کند که: لازم است از طریق اعمال سیاست‌ها، آیین‌نامه‌ها و چارچوب‌های نظارتی حمایتی، ارتقای آموزش و دسترسی مناسب به اطلاعات موردنیاز و دقیق، یا جایگزین‌های آنها، نسبت به ترغیب و توانمندسازی مردم برای امکان انتخاب گزینه‌های مصرف پایدار اطمینان حاصل شود تا در سال ۲۰۳۰ ردپای جهانی مصرف، به‌گونه‌ای منصفانه و برابر و از طریق نصف کردن ضایعات جهانی غذا، کاهش قابل‌ملاحظه در پرمصرفی، همچنین کاهش پایدار تولید ضایعات کاهش یابد و از این مسیر، تمامی مردم در هماهنگی با کره زمین، زندگی خوبی داشته باشند.

اجرای هدف ۱۶ می‌تواند نقطه پیوندی میان امنیت غذایی، پایداری منابع و حفاظت از تنوع زیستی ایجاد کند. کاهش ضایعات، فشار بر نظام تولید را کاهش داده و نیاز به گسترش سطح زیر کشت، استفاده از نهاده‌های شیمیایی و تخریب زیستگاه‌های طبیعی را محدود می‌سازد. کاهش ضایعات مواد غذایی در نظام پایدار کشاورزی و غذا و حرکت به سمت ضایعات صفر با بهره‌گیری از مدیریت بهینه ضایعات و پسماندهای تولید و فراوری، ایجاد ارزش افزوده بالاتر در قالب اقتصاد چرخشی، کاهش دفع غیراصولی پسماندها و ترویج فرهنگ مصرف مسئولانه، راهکاری مؤثر در افزایش بهره‌وری تولید و کاهش بهره‌برداری بیش از حد از منابع، به‌ویژه منابع پایه مانند آب و خاک است.از آنجایی که دستیابی به این اهداف ۲۳ گانه برای کشورهای عضو کنوانسیون تنوع زیستی لازم‌الاجرا است، شایسته است که دست‌اندرکاران برنامه هفتم پیشرفت کشور، برنامه‌های لازم برای عملیاتی شدن این اهداف را در دستور کار قرار دهند.

این اهداف در تطابق و هماهنگی کامل با اهداف و برنامه‌های مندرج در «سند ملی دانش‌بنیان امنیت غذایی» و سایر اسناد بالادستی موجود در کشور است. به این منظور مشارکت هم‌افزای سیاست‌گذاران، کنشگران عرصه محیط‌زیست و تنوع زیستی و همچنین فعالان زنجیره ارزش مواد غذایی مختلف از مزرعه تا سفره، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. محقق شدن این اهداف تا سال ۲۰۳۰، زمینه‌ساز دستیابی به آرمان‌های کلان طراحی‌شده برای سال ۲۰۵۰ با محوریت «زندگی همگام با طبیعت» خواهد بود.

بنابراین، کاهش ضایعات مواد غذایی گامی بلند در مسیر بهره‌وری و تحقق عدالت در نظام غذایی است، و هم‌زمان راهی کارآمد برای حفاظت از تنوع زیستی و افزایش تاب‌آوری سیاره زمین محسوب می‌شود. پیوند میان این دو حوزه، نماد درک نوینی از توسعه پایدار است که در آن، هر لقمه نجات‌یافته از هدررفت، گامی به سوی جهانی غنی‌تر، سالم‌تر و هماهنگ‌تر با طبیعت محسوب می‌شود.

ادامه مطلب
تبلیغات

پرطرفدار

کلیه حقوق این پایگاه خبری متعلق به داوان‌نیوز است.