چالشها و عملکرد موسسه آموزش و ترویج در توانمندسازی زنان روستایی
پایگاه خبری DA1news: مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی یکی از نهادهای تخصصی زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی ایران است که با هدف ارتقای دانش و مهارتهای کشاورزان، بهره برداران و کارشناسان بخش کشاورزی فعالیت میکند. این مؤسسه با ارائه برنامه های آموزشی، ترویجی و مشاورهای، سعی در بهبود بهره وری، توسعه پایدار کشاورزی و انتقال فناوریهای نوین به کشاورزان دارد.
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، حمایت از برنامههای آموزش زنان روستایی برای افزایش مشارکت آنان در فعالیتهای کشاورزی از جمله برنامه های محمدمهدی قاسمی رئیس مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی است که با عملکردی مثبت طی سال ها مدیریت خود، با چالش ها و موانعی نیز دست به گریبان است، از این روی توانمندسازی زنان روستایی را می توان از فعالیت های مهم و تاثیر گذار موسسه آموزش و تررویج کشاورزی دانست چرا که فعالیت های زنان روستایی نقش کلیدی در توسعه کشاورزی، امنیت غذایی و پایداری اقتصادی خانوادهها و جوامع محلی است. با این حال، بسیاری از آنها با چالشهایی مانند دسترسی محدود به منابع، آموزشهای تخصصی و فرصتهای اقتصادی مواجه هستند.
موسسه آموزش و ترویج کشاورزی با تمرکز بر توانمندسازی زنان روستایی، برنامههای متنوعی را طراحی و اجرا کرده است تا این گروه را به بازیگران فعال در توسعه کشاورزی و اقتصادی تبدیل کند.
اهداف توانمندسازی زنان روستایی
موسسه آموزش و ترویج کشاورزی با اجرای برنامههای خود به دنبال تحقق اهداف زیر است:
1. ارتقای دانش و مهارتهای فنی در زمینه کشاورزی مدرن، پرورش دام و طیور، و روشهای بهینه تولید.
2. تقویت نقش اقتصادی زنان از طریق توسعه مشاغل خانگی، ایجاد تعاونیهای زنان و بازاررسانی محصولات.
3. افزایش دسترسی به منابع مالی با ارائه آموزشهای مالی، تسهیلات اعتباری و ارتباط با صندوقهای خرد.
4. ارتقای آگاهیهای اجتماعی و بهداشتی برای بهبود کیفیت زندگی زنان و خانوادههای روستایی.
برنامههای اجراشده توسط موسسه
۱. آموزشهای تخصصی کشاورزی
موسسه دورههای آموزشی در زمینههای زیر برگزار کرده است:
– کشاورزی پایدار (استفاده از روشهای کمآببر، کودهای طبیعی، و کنترل آفات).
– تغییر الگوی کشت (توسعه محصولات با ارزش افزوده بالا مانند گیاهان دارویی).
– پرورش دام و طیور (بهبود روشهای تغذیه و پیشگیری از بیماریها).
۲. توسعه کسبوکارهای روستایی
– راهاندازی کارگاههای تولیدی مانند صنایع دستی، فرآوری محصولات کشاورزی (ترشیجات، مربا، خشکبار).
– حمایت از تشکیل تعاونیهای زنان برای افزایش قدرت چانهزنی در بازار.
– برگزاری نمایشگاههای محلی و ملی برای معرفی و فروش محصولات زنان روستایی.
۳. توانمندسازی مالی
– آموزش مدیریت مالی و پسانداز.
– تسهیل دسترسی به وامهای خرد و اعتبارات کشاورزی.
– ارتباط با نهادهای مالی مانند بانک کشاورزی و صندوقهای قرضالحسنه.
۴. برنامههای اجتماعی و سلامت
– کارگاههای آموزشی در مورد سلامت خانواده، تغذیه و بهداشت محیط.
– ترویج آموزشهای حقوقی برای آگاهی از حقوق زنان در حوزههای ارث، مالکیت زمین و اشتغال.
نتایج و دستاوردها
برنامههای موسسه آموزش و ترویج کشاورزی منجر به دستاوردهای قابل توجهی شده است، از جمله:
– افزایش درآمد زنان روستایی از طریق فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی.
– کاهش مهاجرت زنان به شهرها به دلیل ایجاد فرصتهای شغلی در روستا.
– بهبود بهرهوری کشاورزی با استفاده از روشهای نوین.
– افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیریهای محلی و مدیریت منابع طبیعی.
چالشها و راهکارهای آینده
علیرغم موفقیتهای کسبشده، چالشهایی مانند محدودیت دسترسی به فناوری، مقاومت برخی جوامع مردسالار و کمبود اعتبارات مالی همچنان وجود دارد. موسسه در نظر دارد با راهکارهای زیر این موانع را کاهش دهد:
– گسترش آموزشهای دیجیتال و استفاده از فناوریهای نوین.
– همکاری با نهادهای دولتی و سازمانهای بینالمللی برای جذب منابع بیشتر.
– ترویج فرهنگسازی و مشارکت مردان در برنامههای توانمندسازی زنان.
توانمندسازی زنان روستایی نهتنها به بهبود معیشت آنها کمک میکند، بلکه نقش مهمی در توسعه پایدار روستایی و امنیت غذایی کشور دارد. موسسه آموزش و ترویج کشاورزی با اجرای برنامههای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی گامهای موثری در این زمینه برداشته است، اما نیاز به حمایتهای بیشتر و مشارکت همهجانبه دارد تا زنان روستایی بتوانند بهعنوان نیروهای محرکه توسعه ایفای نقش کنند.
رضایت زنان روستایی
رضایت زنان روستایی از فعالیتهای موسسه آموزش و ترویج کشاورزی را میتوان از چند جنبه بررسی کرد که عموماً بازخوردهای مثبتی داشته است، اما در برخی موارد نیز چالشهایی وجود دارد. در ادامه به تحلیل این موضوع میپردازیم:
عوامل مؤثر در رضایت زنان روستایی
1. افزایش درآمد و استقلال اقتصادی
– بسیاری از زنان با استفاده از آموزشهای فنی (مانند پرورش قارچ، تولید صنایع دستی، یا کشت گیاهان دارویی) توانستهاند درآمد خود را افزایش دهند، که این موضوع رضایت آنها را جلب کرده است.
– تشکیل تعاونیها و دسترسی به بازارهای محلی و ملی نیز به بهبود وضعیت مالی آنها کمک کرده است.
2. دسترسی به منابع و امکانات
– زنانی که از طریق این برنامهها به وامهای خرد، تسهیلات بانکی یا ابزارهای کشاورزی مدرن دسترسی پیدا کردهاند، معمولاً از این حمایتها راضی هستند.
3. ارتقای دانش و مهارتها
– آموزشهای عملی در زمینه کشاورزی پایدار، دامداری نوین و مدیریت مالی، توانایی زنان را در تولید و مدیریت منابع افزایش داده و حس خودباوری را در آنها تقویت کرده است.
4. بهبود جایگاه اجتماعی
– در برخی مناطق، با افزایش مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی، نگرش جامعه محلی نیز تغییر کرده و زنان احساس میکنند نقش پررنگتری در تصمیمگیریهای خانوادگی و اجتماعی دارند.
چالشها و نارضایتیهای احتمالی
1. محدودیت در اجرای برنامهها
– در برخی روستاها، به دلیل کمبود بودجه یا عدم پوشش کامل موسسه، همه زنان به برنامهها دسترسی ندارند.
– برخی آموزشها ممکن است بیش از حد تئوری باشند و حمایت عملی (مانند تأمین نهادههای کشاورزی یا بازار فروش) کافی نباشد.
2. موانع فرهنگی و اجتماعی
– در جوامع سنتی، ممکن است مردان یا رهبران محلی با حضور زنان در فعالیتهای اقتصادی مخالفت کنند، که این موضوع باعث دلسردی برخی زنان میشود.
– گاهی زنان بهدلیل مسئولیتهای خانوادگی (مانند مراقبت از کودکان و کارهای خانه) زمان کافی برای مشارکت در دورهها را ندارند.
3. پایداری برنامهها
– برخی پروژهها پس از پایان حمایت اولیه موسسه، به دلیل نبود پیگیری یا نهادینهنشدن، با شکست مواجه میشوند که میتواند موجب ناامیدی زنان شود.
نظر سنجیها و گزارشهای میدانی
بر اساس برخی پژوهشها و نظرسنجیهای انجامشده در مناطق روستایی:
– بیش از ۷۰٪ زنان از آموزشها و حمایتهای مالی رضایت داشتهاند و معتقدند این برنامهها زندگی آنها را بهبود بخشیده است.
– حدود ۲۰٪ معتقدند که برنامهها کافی نبوده یا اجرای آنها با مشکلاتی همراه بوده است.
– ۱۰٪ نیز به دلایل فرهنگی یا عدم حمایت خانواده، چندان از این فعالیتها استقبال نکردهاند.
به طور کلی، اکثر زنان روستایی که تحت پوشش برنامههای موسسه آموزش و ترویج کشاورزی قرار گرفتهاند، از این فعالیتها رضایت نسبی دارند، بهویژه اگر آموزشها همراه با حمایتهای مالی و بازاررسانی باشد. با این حال، برای افزایش رضایت و اثربخشی بیشتر، نیاز است:
– برنامهها بهصورت پایدار و با مشارکت جامعه محلی ادامه یابند.
– مشکلات فرهنگی با آگاهسازی مردان و رهبران محلی کاهش یابد.
– دسترسی به فناوری و امکانات مدرن گسترش پیدا کند.
اگر این اصلاحات صورت گیرد، رضایت زنان روستایی از چنین برنامههایی افزایش خواهد یافت و تأثیرات مثبت آن در توسعه روستایی بیشتر خواهد شد.
ارزیابی اثربخشی
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، ارزیابی اثربخشی برنامههای موسسه آموزش و ترویج کشاورزی در توانمندسازی زنان روستایی نیازمند تحلیل دادههای عینی، گزارشهای میدانی، و شاخصهای کیفی و کمی است. در مجموع، این موسسه در برخی حوزهها موفق عمل کرده، اما چالشهایی نیز وجود دارد که نیاز به بهبود دارد.
۱. دستاوردها و نقاط قوت (اثربخشی مثبت)
الف) افزایش دانش و مهارتهای فنی زنان
– آموزشهای عملی در زمینه کشاورزی مدرن، پرورش دام و طیور، و روشهای آبیاری بهینه منجر به کاهش هزینههای تولید و افزایش بهرهوری شده است.
– در برخی مناطق، زنان پس از یادگیری کشت محصولات باارزش (مانند زعفران، گیاهان دارویی، و گلخانهای) درآمد خود را تا ۴۰٪ افزایش دادهاند.
ب) رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال
– تشکیل تعاونیهای زنان و توسعه مشاغل خانگی (مانند صنایع دستی، فرآوری مواد غذایی) به کاهش وابستگی به درآمد مردان کمک کرده است.
– در استانهایی مانند کرمان، خراسان، و آذربایجان شرقی، برخی زنان با فروش محصولات خود در بازارهای محلی و آنلاین به درآمد پایدار دست یافتهاند.
ج) بهبود دسترسی به منابع مالی
– ارتباط با صندوقهای خرد محلی و بانک کشاورزی باعث شده برخی زنان بتوانند وامهای کوچک دریافت کنند و کسبوکار خود را توسعه دهند.
– در برخی روستاها، میزان پسانداز گروهی زنان افزایش یافته، که نشاندهنده بهبود مدیریت مالی است.
د) تغییر نگرش اجتماعی
– در مناطق پیشرو، حضور زنان در کمیتههای محلی و تصمیمگیریهای کشاورزی بیشتر شده است.
– برخی مردان بهتدریج پذیرفتهاند که مشارکت زنان در اقتصاد روستا به نفع کل خانواده است.
۲. نقاط ضعف و چالشها (کاهشدهنده اثربخشی)
الف) پوشش ناکافی برنامهها
– بسیاری از زنان روستایی، بهویژه در مناطق محروم، هنوز به این برنامهها دسترسی ندارند.
– برخی آموزشها صرفاً تئوری هستند و پیگیری عملی (مانند تأمین بذر، ابزار، یا بازار فروش) ضعیف است.
ب) موانع فرهنگی و مقاومت محلی
– در برخی روستاهای سنتی، مخالفت مردان یا رهبران محلی مانع حضور زنان در دورهها شده است.
– زنان گاهی بهدلیل مسئولیتهای خانوادگی (مراقبت از کودکان، کار خانه) فرصت مشارکت فعال ندارند.
ج) ناپایداری برخی پروژهها
– تعدادی از طرحها (مانند تعاونیهای زنان) پس از قطع حمایت موسسه تعطیل شدهاند، زیرا نهادینه نشده بودند.
– فقدان شبکه توزیع و بازاریابی قوی باعث شده برخی محصولات زنان به قیمت مناسب به فروش نرسد.
د) کمبود بودجه و امکانات
– در بسیاری از روستاها، عدم تأمین نهادههای کشاورزی، تجهیزات، و فناوری باعث کاهش انگیزه زنان شده است.
3-آیا عملکرد موسسه اثربخش بوده است؟
بله، در صورت وجود شرایط مناسب:
– در مناطقی که آموزشها عملی، حمایت مالی مستمر، و همراهی جامعه محلی وجود داشته، زنان روستایی پیشرفت چشمگیری داشتهاند.
– آمارها نشان میدهد در حدود ۶۰-۷۰٪ موارد، برنامهها تأثیر مثبت گذاشتهاند.
اما هنوز جای بهبود دارد:
– پوشش برنامهها محدود است و بسیاری از زنان تحت حمایت قرار نگرفتهاند.
– بدون پیگیری بلندمدت و حل موانع فرهنگی، برخی دستاوردها پایدار نخواهند ماند.
۴. پیشنهادات برای افزایش اثربخشی
1. گسترش آموزشهای عملی همراه با پشتیبانی فنی و مالی.
2. تقویت بازاریابی و فروش محصولات زنان روستایی (راهاندازی بازارچههای محلی، فروش آنلاین).
3. همکاری با سازمانهای مردمنهاد و رسانهها برای تغییر نگرشهای سنتی.
4. تدوین برنامههای پایدار با مشارکت خود روستاییان تا وابستگی به حمایت دولت کاهش یابد.
موسسه آموزش و ترویج کشاورزی در برخی مناطق موفق بوده، اما برای تحقق توانمندسازی واقعی و همهجانبه زنان روستایی، نیاز به برنامهریزی بلندمدت، تأمین منابع کافی، و رفع موانع ساختاری دارد. اگر این اصلاحات صورت گیرد، میتواند الگویی مؤثر برای توسعه روستایی باشد.