آموزش کشاورزی نابرابر؛ روستاهای فراموش‌شده

پایگاه خبری داوان نیوز: کشاورزی به‌عنوان محور امنیت غذایی و توسعه اقتصادی، نیازمند تحولات ساختاری در نظام آموزشی است.

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، اصلاحات آموزشی در این حوزه نه‌تنها به ارتقای دانش فنی کشاورزان می‌انجامد، بلکه زیرساختی برای گذار از کشاورزی سنتی به مدرن، توسعه پایدار روستایی، و افزایش بهره‌وری اقتصادی ایجاد می‌کند. این گزارش با تحلیل ابعاد مختلف تأثیر آموزش بر بخش‌های کشاورزی، چالش‌های موجود و راهکارهای اصلاحی را بررسی می‌کند.

ابعاد تأثیر اصلاحات آموزشی بر بخش‌های کشاورزی
الف. افزایش بهره‌وری و درآمد اقتصادی
– انتقال دانش فنی: آموزش روش‌های نوین (نظیر آبیاری قطره‌ای، مدیریت آفات، و کاشت محصولات پربازده) به کشاورزان منجر به کاهش هزینه‌ها و افزایش تولید می‌شود. مطالعات در استان مرکزی نشان می‌دهد کشاورزانی که در دوره‌های ترویجی شرکت کرده‌اند، تا ۳۰٪ بهبود در عملکرد محصولات و درآمد خانوار گزارش کرده‌اند .
– توانمندسازی مالی: آموزش مدیریت مالی و بازاریابی به کشاورزان کمک می‌کند تا با کاهش واسطه‌ها و دسترسی مستقیم به بازار، سود خالص خود را افزایش دهند. برنامه‌های مدرسه کشاورزی (Farmer Business School) در مالاوی موجب رشد ۴۰٪ی درآمد کشاورزان خرده‌پا شده است .

ب. توسعه کشاورزی پایدار و حفاظت از محیط‌زیست
– تغییر رفتارهای زیست‌محیطی: آموزش اصول کشاورزی پایدار (مانند مصرف بهینه آب، استفاده از کودهای زیستی، و مدیریت پسماند) نگرش و عملکرد کشاورزان را اصلاح می‌کند. در استان آذربایجان شرقی، ترکیب روش‌های آموزش انفرادی، گروهی، و رسانه‌ای منجر به پذیرش فناوری‌های دوستدار محیط‌زیست شده است .
– کاهش مخاطرات اقلیمی: آموزش روش‌های انطباق با تغییرات اقلیمی (مانند کشت محصولات مقاوم به خشکی) تاب‌آوری نظام‌های کشاورزی را افزایش می‌دهد .

ج. توسعه منابع انسانی و نوآوری
– ترویج کارآفرینی: آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای در هنرستان‌های کشاورزی، زمینه‌ساز ظهور کسب‌وکارهای مرتبط (نظیر صنایع تبدیلی، کشاورزی ارگانیک، و اکوتوریسم) است. این امر به اشتغال‌زایی جوانان روستایی و کاهش مهاجرت منجر می‌شود .
– فناوری‌های دیجیتال: آموزش استفاده از اپلیکیشن‌های مانیتورینگ مزرعه، پهپادها، و سامانه‌های هوشمند، دقت در تصمیم‌گیری‌های کشاورزی را بهبود می‌بخشد. در خوزستان، آموزش سیار (Mobile Learning) محدودیت‌های مکانی و زمانی را برای کشاورزان رفع کرده است .

چالش‌های نظام آموزشی موجود
الف. ناکارآمدی محتوای آموزشی
– عدم انطباق با نیازهای واقعی: محتوای آموزش‌های دانشگاهی اغلب تئوریک و دور از مسائل عملی مزارع است. نتیجه این شکاف، بیکاری ۶۰٪ی فارغ‌التحصیلان کشاورزی یا تبدیل‌شدن آن‌ها به «کارمندان پشت‌میزنشین» است .
– عدم هماهنگی با تحولات جهانی: نظام آموزشی کشاورزی ایران با پیشرفت‌های علمی روز (نظیر کشاورزی هوشمند یا زیستی) همگام نیست .

ب. موانع ساختاری
– انفصال سه‌گانه تحقیقات، آموزش، و ترویج: در ایران، این سه بخش به‌صورت جداگانه عمل می‌کنند. این انفصال باعث می‌شود یافته‌های تحقیقاتی به‌موقع به مزارع نرسد و آموزش‌ها کاربرد عملی نداشته باشند .
– کمبود بودجه و منابع: تنها ۵٪ از بودجه جهاد کشاورزی به آموزش اختصاص می‌یابد، این در حالی است که کشورهای پیشرو (مانند هند) تا ۲۰٪ بودجه بخش را به آموزش تخصیص می‌دهند .

ج. محدودیت‌های دسترسی
– محرومیت مناطق روستایی: تنها ۳۰٪ از کشاورزان ایرانی به دوره‌های ترویجی دسترسی دارند. در استان‌های محروم (نظیر سیستان و بلوچستان)، این رقم به ۱۰٪ کاهش می‌یابد .
– نقض اثر آموزش در اقتصاد کلان: در برخی کشورهای درحال‌توسعه (با شاخص توسعه انسانی متوسط)، افزایش سال‌های تحصیل با کاهش ارزش افزوده بخش کشاورزی همراه بوده است. این پارادوکس ناشی از عدم تطابق آموزش با نیازهای بازار کار و فرار نیروی باسواد از روستاها به دلیل عدم صرفه‌اقتصادی کشاورزی است .

جدول ۱: تحلیل چالش‌های نظام آموزشی کشاورزی
| مشکل                                       | نمونه عینی                                                     | پیامد |
| محتوای تئوریک                          | بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی                        | کاهش اعتماد به نظام آموزشی |
| انفصال نهادی                             | عدم ارتباط پژوهش‌کشاورزی با مزارع                    | اتلاف منابع تحقیقاتی |
| کمبود بودجه                              | عدم پوشش دوره‌های آموزشی در روستاها              | تداوم روش‌های سنتی |

راهکارهای اصلاحی برای تحول آموزشی
الف. بازنگری در محتوا و روش‌های آموزش
– استقرار نظام آموزش یکپارچه: ایجاد «کمیته‌های سه‌جانبه» متشکل از نمایندگان وزارت آموزش، جهاد کشاورزی، و اتحادیه‌های کشاورزی برای طراحی محتوای آموزشی مبتنی بر نیازهای مزارع .
– آموزش سیار و دیجیتال: توسعه پلتفرم‌های آموزش الکترونیک (E-Learning) و استفاده از پیام‌رسان‌ها برای ارائه محتوای ویدئویی به زبان محلی. تجربه خوزستان نشان می‌دهد این روش هزینه آموزش را ۴۰٪ کاهش می‌دهد .

ب. تقویت آموزش‌های پایه و ترویجی
– ادغام کشاورزی در برنامه‌های درسی مدارس: ایجاد «باغچه‌های آموزشی» در مدارس روستایی مطابق الگوی اتریش (۱۸۶۹) و اروپا. این روش فرهنگ احترام به طبیعت و مصرف بهینه منابع را از کودکی نهادینه می‌کند .
– آموزش‌های انگیزشی: تلفیق آموزش‌های فنی با مشوق‌های اقتصادی (نظیر وام‌های کم‌بهره، بیمه محصولات، و تضمین خرید دولتی) برای جلوگیری از فرار نیروی کار باسواد .

ج. توسعه زیرساخت‌های نهادی
– ایجاد مراکز آموزش‌محور: راه‌اندازی «مزارع الگویی» در هر استان به‌عنوان پایگاه‌های آموزش عملی برای کشاورزان .
– افزایش سهم بودجه آموزشی: اختصاص حداقل ۱۵٪ از بودجه بخش کشاورزی به آموزش و ترویج .

جدول ۲: راهکارهای کلان اصلاح نظام آموزشی کشاورزی
| راهکار                                                  | اقدام عینی                                                   | اثر مورد انتظار |
| آموزش یکپارچه                                     | تشکیل کمیته‌های سه‌جانبه                               | کاهش شکاف پژوهش-عمل |
| دیجیتالی‌سازی آموزش                            | توسعه اپلیکیشن‌های آموزش سیار                      | پوشش ۷۰٪ کشاورزان تا ۱۴۱۰ |
| مشوق‌های اقتصادی                               | پیوند آموزش با وام و بیمه محصول                    | کاهش مهاجرت روستاییان باسواد |

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی،  اصلاحات آموزشی، موتور محرک توسعه کیفی کشاورزی و تحول پایدار روستایی است. این اصلاحات باید چندسطحی (از مدرسه تا دانشگاه)، چندبعدی (فنی، اقتصادی، زیست‌محیطی)، و مبتنی بر نیازهای واقعی کشاورزی طراحی شوند. تجارب جهانی (نظیر آموزش سیار در تونس یا باغچه‌های مدارس در اروپا ) نشان می‌دهد که تلفیق فناوری، مشارکت ذینفعان، و تطابق با شرایط محلی، سه رکن موفقیت هستند. در غیر این صورت، آموزش نه‌تنها به توسعه کشاورزی نمی‌انجامد، بلکه با تشدید مهاجرت روستایی، بحران‌های اجتماعی را دامن می‌زند. بنابراین، تحول آموزشی در کشاورزی نیازمند اراده‌ای فرابخشی و نگاهی راهبردی به‌عنوان زیربنای امنیت غذایی ایران است.

آموزش کشاورزی تنها انتقال دانش نیست؛ خلق اکوسیستمی است که در آن کشاورز محقق، مزرعه آزمایشگاه، و تغییر، فرهنگ روزمره می‌شود.