چارچوبی چالش آب: نماد رویکردی مقطعی و نمایشی
پایگاه خبری داوان نیوز: هر تابستان، با افزایش دما و کاهش منابع آبی، شاهد تکرار الگویی تکراری در مدیریت بحران آب هستیم: مسئولان به جای پرداختن به ریشه های ساختاری بحران، با راهکارهای مقطعی مانند توزیع چارچوبهای آب (ظروف ذخیره آب موقت) در مناطق کمآب، تغییر مقطعی الگوی آبیاری یا تخلیه چاه های غیرمجاز وارد عمل میشوند.
مجید میری/ خبرنگار داوان نیوز: اقداماتی – که در گفتمان عمومی به “چارچوبی چالش آب” معروف شده اند – اگرچه ممکن است در کوتاه مدت تنشها را کاهش دهند، اما در بلندمدت نه تنها مشکل را حل نمیکنند، بلکه با ایجاد توهم مدیریت بحران، مانع اصلاحات ساختاری میشوند .
ریشه های چرخه معیوب: چرا مسئولان در دام “چارچوبی چالش” میافتند؟
۱. فقدان چارچوب سیاستی یکپارچه و بلندمدت
– ناهماهنگی نهادی: مدیریت آب در ایران بین وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و سایر نهادها پراکنده است. این پراکندگی باعث فقدان برنامه ریزی یکپارچه و تضاد منافع میشود. برای مثال، وزارت نیرو به دنبال کاهش مصرف آب در کشاورزی است، اما جهاد کشاورزی به افزایش تولیدات کشاورزی تشویق میکند .
– غیاب برنامه های تابآوری اقلیمی: برنامههای موجود عمدتاً واکنش محور هستند نه پیشگیرانه. در حالی که گزارشها نشان میدهد ایران در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد، هیچ استراتژی ملی برای سازگاری با کمآبی در بلندمدت تدوین نشده است .
۲. تاکید افراطی بر راهکارهای فنی بدون پشتوانه علمی
– شکست فناوریهای به ظاهر صرفه جو: بسیاری از پروژههای مدرن آبیاری (مانند آبیاری تحت فشار) بدون در نظر گرفتن پیچیدگی های هیدرولوژیک اجرا میشوند. مطالعات FAO نشان میدهد این سیستمها در مواردی حتی مصرف آب را افزایش میدهند، زیرا کشاورزان با تصور صرفه جویی، سطح زیر کشت را گسترش میدهند یا دفعات آبیاری را بیشتر میکنند .
– غفلت از شاخصهای علمی: به جای تمرکز بر کاهش تبخیر-تعرق واقعی (ET) – که معیاری کلیدی برای سنجش مصرف موثر آب است – سیاستها بر کاهش حجم آب ورودی به مزارع متمرکزند. این باعث میشود “صرفه جویی” گزارش شده، واقعی نباشد .
۳. تخصیص ناعادلانه منابع آب بین بخشهای مختلف
– سلطه کشاورزی ناکارآمد: با وجودی که بخش کشاورزی ۸۰٪ منابع آب ایران را مصرف میکند، سهم آن در تولید ناخالص داخلی کمتر از ۱۲٪ است. این بخش کمترین بهرهوری اقتصادی آب را دارد (هر مترمکعب آب در کشاورزی ۰.۲ دلار ارزش افزوده ایجاد میکند، در حالی در صنعت این عدد به ۱۰ دلار میرسد) .
– قربانی شدن آب شرب و صنعت: با وجود بهره وری بالاتر، این بخشها به دلیل نفوذ سیاسی کم و فقدان مکانیزم های بازتخصیص کارآمد، در تابستانها با محدودیتهای شدید مواجه میشوند.
۴. ضعف حکمرانی مشارکتی و پاسخگویی
– حذف ذینفعان محلی: کشاورزان و جوامع محلی در طراحی سیاستهای آب نقشی ندارند. این باعث مقاومت در اجرای پروژه ها و پایین آمدن اثربخشی آنها میشود. مطالعات استان فارس نشان میدهد مهارت مدیریتی کشاورزان و تعهد اخلاقی به صرفه جویی از عوامل کلیدی در موفقیت پروژه هاست .
– نقش کمرنگ نهادهای نظارتی: نهادهای قضایی و ناظران مستقل در مدیریت بحرانهای آب فعال نیستند. ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب و ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی ابزارهای قانونی قدرتمندی برای مقابله با تخلفات آبی هستند، اما اجرا نمیشوند .
پیامدهای چرخه معیوب: بحران هایی فراتر از کمآبی
– تخریب اکوسیستمها: کاهش سطح آبهای زیرزمینی باعث فرونشست زمین (تا ۳۶ سانتیمتر در سال در دشت تهران) و نابودی تالاب ها (مانند گاوخونی و هورالعظیم) شده است .
– تنشهای اجتماعی: مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها (سالانه ۱.۵٪ کاهش جمعیت روستایی) و درگیریهای محلی بر سر آب (مانند استانهای اصفهان و خوزستان) .
– اتلاف منابع مالی: هزینه اجرای پروژه های کوتاهمدت (مانند تانکررسانی) سالانه بیش از ۲۰۰۰ میلیارد تومان برآورد میشود که در صورت سرمایه گذاری در راهکارهای پایدار، بازدهی بسیار بیشتری داشت .
راهکارهای خروج از چرخه معیوب: از “چارچوبی چالش” تا حکمرانی پایدار آب
۱. بازنگری اساسی در تخصیص منابع آب
– تعرفه گذاری پلکانی بر اساس بهره وری: تعیین قیمت آب بر اساس نوع محصول و بهره وری اقتصادی (مثلاً آب بری برای محصولات پرآببر مانند هندوانه کمتر از محصولات کمآب بر مانند کنجد) .
– بازتخصیص آب به بخشهای با ارزش افزوده بالا: ایجاد بازار آب تحت نظارت دولت برای انتقال حقابه از کشاورزی کمبازده به صنایع و شرب با جبران خسارت کشاورزان .
۲. تحول در مدیریت کشاورزی: فراتر از فناوری
– توسعه کشاورزی حفاظتی: استفاده از مالچ پلاستیکی، کشت مستقیم بدون شخم و تناوب زراعی برای کاهش تبخیر از خاک تا ۴۰٪ .
– آموزش کشاورزان بر اساس شاخص ET: تدوین برنامههای آموزشی برای مدیریت آبیاری بر اساس نیاز واقعی گیاه (تبخیر-تعرق) نه صرفاً کاهش حجم آب .
۳. تقویت نهادهای نظارتی و مشارکتی
– فعالسازی مدعی العموم در پروندههای آبی: استفاده از ظرفیت قوه قضائیه برای پیگرد قانونی تخلفات (حفر چاه غیرمجاز، آلودگی منابع آب) بر اساس مواد ۴۶ و ۶۸۸ .
– استقرار سیستم حسابداری آب در حوضه های آبریز: پایش دقیق ورودی، مصرف و خروجی آب در هر حوضه برای شفافیت و پاسخگویی .
۴. گذار به مدل “شهر حساس به آب”
– مدیریت یکپارچه منابع شهری: جمع آوری آب باران، استفاده از پساب تصفیه شده برای آبیاری فضای سبز و توسعه فضای سبز کمآببر .
– فرهنگ سازی مبتنی بر رفتارشناسی: مطالعات در یاسوج نشان داده فشار اجتماعی و تعهد اخلاقی تأثیر بیشتری از افزایش قیمت آب در صرفه جویی دارد .
جدول مقایسه رویکردهای ناکارآمد کنونی مقابل راهکارهای پیشنهادی
| مؤلفه مدیریتی | رویکرد کنونی (“چارچوبی چالش”) | راهکار پیشنهادی پایدار |
| تمرکز زمانی | تابستانی و فصلی | بلندمدت و تابآور محور |
| محور سیاستی | عرضهمحور (تأمین آب بیشتر) | تقاضامحور (کاهش مصرف واقعی) |
| شاخص ارزیابی | حجم آب تحویلی به مزرعه | کاهش تبخیر-تعرق (ET) |
| نقش کشاورزان | اجرای دستورالعملها | مشارکت در طراحی سیاستها |
| حکمرانی | متمرکز و بخشی | یکپارچه و حوضهای |
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، تکرار سالانه “چارچوبی چالش آب” نشانه روشنی از ناتوانی ساختاری نظام مدیریت آب ایران در عبور از راهکارهای مقطعی است. تا زمانی که سیاستهای تخصیص آب اصلاح نشود، کشاورزی ناکارآمد به مصرف ۸۰٪ منابع ادامه دهد، و حکمرانی مشارکتی جایگزین مدیریت متمرکز فعلی نشود، تابستانهای ایران هر سال بحرانیتر از قبل خواهد شد. خروج از این چرخه معیوب نه با چارچوبهای آب، بلکه با جرأت سیاسی برای اصلاحات ساختاری ممکن است.