با ما همراه باشید

زنان و خانواده

مشارکت اقتصادی زنان؛ سرمایه‌گذاری برای دستیابی به رشد پایدار ملی

منتشر شده

در

پایگاه خبری DA1news: طاهره قیومی، مشاور وزیر جهاد کشاورزی در امور زنان و خانواده، با حضور در شهرک گلخانه‌ای بلوبری بندر انزلی، تحولات این پروژه کشاورزی دانش‌بنیان را مورد بررسی قرار داد. این بازدید با هدف حمایت از اشتغال پایدار زنان و تقویت زنجیره تولید تا صادرات انجام شد.

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت جهاد کشاورزی، این شهرک ۴۰ هکتاری در استان گیلان، به عنوان یکی از پروژه‌های برجسته کشاورزی مدرن شناخته می‌شود که ۲۵ هکتار آن به کشت گلخانه‌ای بلوبری اختصاص یافته است. قیومی در این بازدید بر لزوم بهره‌گیری از بسته‌بندی هوشمند، ایجاد برند معتبر و توسعه بازارهای بین‌المللی تأکید کرد و گفت: «ایران با بهره‌گیری از فناوری‌های روز، می‌تواند به قطب اصلی صادرات بلوبری در منطقه تبدیل شود.»

زنان؛ موتور محرکه اقتصاد کشاورزی
مشاور وزیر، نقش زنان در مدیریت این شهرک را کلیدی توصیف نمود و افزود: «حمایت از مشارکت اقتصادی زنان در بخش کشاورزی، تنها یک اقدام اجتماعی نیست، بلکه سرمایه‌گذاری برای دستیابی به رشد پایدار ملی است.» وی همچنین از برنامه‌ریزی برای الگوسازی این پروژه در سایر استان‌ها خبر داد.

آمارها و چشم‌اندازهای اقتصادی
مهندس رزمی، مدیر عامل شهرک گلخانه‌ای بلوبری، اعلام کرد: «تاکنون ۵۸۰ میلیارد تومان در این پروژه سرمایه‌گذاری شده و برای تکمیل فازهای بعدی، جذب ۱۰۰ میلیارد تومان دیگر در دستورکار است.» وی با اشاره به تولید ۲۰ تن محصول در فاز اول، افزود: «با راه‌اندازی کامل پروژه، ۲۵۰ فرصت شغلی مستقیم (با اولویت بانوان) ایجاد خواهد شد.»

ترکیب سه گانه موفقیت: فناوری، اشتغال و صادرات
این شهرک که با ادغام سه شاخص «کشاورزی پیشرفته»، «توانمندسازی زنان» و «توسعه صادرات غیرنفتی» طراحی شده، نه تنها گامی نوین در بهینه‌سازی تولیدات کشاورزی است، بلکه الگویی برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی محسوب می‌شود. استفاده از سیستم‌های هوشمند آبیاری و کنترل اقلیم، بازدهی این مجموعه را تا ۴۰ درصد نسبت به روش‌های سنتی افزایش داده است.

بر اساس پیش‌بینی‌ها، این پروژه تا پنج سال آینده سهم ایران را در بازار جهانی بلوبری به ۱۵ درصد خواهد رساند و سالانه بیش از ۵۰ میلیون دلار ارزآوری دارد.

زنان و خانواده

بذرهای امید در خاک روستاها

آیا می‌توان روستا را از خطر خالی از سکنه شدن نجات داد؟ چگونه می‌توان جوانان را به بازگشت به زادگاه خود ترغیب کرد؟ پاسخ این پرسش‌ها را «دهیاران بلدمحلی» در تربت جام، «تعاونی زنان» در دل کویر لوت و «جامعه محلی» حافظ جنگل‌های حرا در قشم به طور عینی به ما داده‌اند.

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: روستای «رشته» در جزیره قشم، روزگاری مانند بسیاری از روستاهای ایران، با چالش مهاجرت جوانان و رکود اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. امروز اما این روستا به یکی از «بهترین روستاهای گردشگری جهان» از نگاه سازمان جهانی گردشگری بدل شده است. این تحول شگفت‌انگیز، کلید واژه‌ای به نام «احیای جامعه‌محور» دارد؛ الگویی که ثابت می‌کند ماندن و ساختن در روستا، نه تنها ممکن که سودآور است.

به گزارش داوان نیوز، احیا و آبادانی روستاها نیازمند گذار از مدل‌های سنتی کمک‌رسانی به سمت توانمندسازی جوامع محلی با بهره‌گیری از دارایی‌های منحصربه‌فرد آنهاست. چارچوب و نمونه‌های عینی ارائه شده در ادامه، نشان می‌دهند که چگونه می‌توان به رشد پایدار در مناطق روستایی دست یافت و روند کاهش جمعیت را معکوس کرد.

اصول پایه‌ای احیای روستایی

جذب و نگهداشت جمعیت در مناطق روستایی بر پایه یک رویکرد چندبعدی استوار است که بر ایجاد زیست‌بومی پایدار برای زندگی، کار و نوآوری متمرکز است. اصول زیر بنیادین هستند:

– توانمندسازی جوامع محلی: ابتکارات موفق، توسعه مبتنی بر رهبری جامعه محلی را در اولویت قرار می‌دهند؛ جایی که ساکنان، مشارکت‌کنندگان فعال و ذی‌نفعان اصلی هستند، نه فقط دریافت‌کنندگان کمک. این امر، حس مالکیت محلی را تقویت و پایداری بلندمدت را تضمین می‌کند.
– ایجاد موتورهای اقتصادی: ایجاد فرصت‌های اقتصادی مقرون‌به‌صرفه برای توقف مهاجرت و جذب ساکنان جدید امری حیاتی است. این امر اغلب مستلزم حرکت فراتر از کشاورزی سنتی و تنوع‌بخشی به بخش‌هایی مانند گردشگری، فناوری و صنایع خلاق است.
– سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های توانمندساز: زیرساخت‌های قابل اطمینان دیجیتال و فیزیکی—شامل دسترسی به اینترنت، حمل‌ونقل و خدمات بهداشتی- پایه‌ای غیرقابل چشم‌پوشی برای زندگی روستایی مدرن و فعالیت اقتصادی است.
– تعهد به پایداری: پایداری محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی باید در تمامی طرح‌های توسعه تنیده شود. این امر اطمینان می‌دهد که رشد به بهای از دست رفتن میراث فرهنگی یا محیط طبیعی که منحصربه‌فرد بودن مناطق روستایی را شکل می‌دهند، تمام نمی‌شود.

نمونه‌های موفق از رنسانس روستایی ایران

روستاهای ایران نمونه‌های قدرتمند و بومی‌شده‌ای از چگونگی اجرای موفق این اصول ارائه می‌دهند که چندین مورد از آنها مورد تحسین بین‌المللی سازمان جهانی گردشگری ملل متحد (UNWTO) قرار گرفته‌اند.

رشته: نمادی از گردشگری جامعه‌محل
روستای رشته (سوهیلی) در قشم نشان می‌دهد که چگونه یک جامعه می‌تواند اقتصادی در هماهنگی با طبیعت بسازد.
– راهبرد اصلی: گردشگری زیست‌محیطی جامعه‌محور با محوریت حفاظت از جنگل‌های حرا.
– اقدامات کلیدی: مردم محلی قایق‌های موتوری پرسروصدا را با کرجی‌های ساکت شناور جایگزین کردند تا اکوسیستم را حفظ کنند. خانواده‌ها نهال‌های حرا را در خانه پرورش داده و سپس می‌کارند که کل جامعه را در حفاظت درگیر می‌کند. این روستا همچنین از طریق برگزاری جشنواره‌های غذایی و بازارهای محلی، گردشگری غذایی را توسعه داده است.
– تاثیر و شناسایی: روستای رشته در سال ۲۰۲۵ به عنوان “بهترین روستای گردشگری” توسط UNWTO انتخاب شد و به الگویی برای گردشگری سبز و مشارکت جامعه تبدیل شده است.

کندلوس: قدرت میراث فرهنگی
روستای کندلوس، واقع در جنگل‌های هیرکانی مازندران، نشان می‌دهد که سرمایه فرهنگی چگونه می‌تواند محرک توسعه باشد.
– راهبرد اصلی: بهره‌گیری از میراث فرهنگی و اقتصاد دانش‌بنیان.
– اقدامات کلیدی: این روستا یک موزه معتبر تأسیس کرده، بافت تاریخی خود را حفظ کرده و برای محصولات محلی خود برندسازی کرده است. این روستا با راه‌اندازی مسیر ادبی “مینا و وطنی”، میراث غنی ادبی خود را در گردشگری ادغام کرده است.
– تاثیر و شناسایی: کندلوس که در سال ۲۰۲۵ توسط UNWTO به رسمیت شناخته شد، ثابت می‌کند که حفاظت فرهنگی می‌تواند موتوری قدرتمند برای تاب‌آوری اقتصادی و مدلی از گردشگری باارزش و تحت کنترل جامعه باشد.

شفیع‌آباد: توانمندسازی بیابانی با محوریت زنان
در قلب دشت لوت کرمان، شفیع‌آباد نمونه‌ای از توانمندسازی اجتماعی است که محرک دگرگونی اقتصادی است.
– راهبرد اصلی: کارآفرینی تعاونی با رهبری زنان.
– اقدامات کلیدی: یک تعاونی زنان به نام “دختران خورشید”، صنایع دستی محلی را احیا کردند و بخشی از سود را برای مرمت قنات‌های باستانی صرف کردند. این تلاش‌ها به توسعه گردشگری زیست‌محیطی بیابانی، با مدیریت اقامتگاه‌های بوم‌گردی و تورهای راهنما گسترش یافت.
– تاثیر و شناسایی: انتخاب شفیع‌آباد توسط UNWTO در سال ۲۰۲۵، برجسته‌کننده مدلی موفق از پایداری اجتماعی و توانمندسازی زنان است که یک روستای بیابانی را به مقصدی بین‌المللی برای گردشگری تبدیل کرده است.

مدل “دهیار، بلد محلی”: دهیاران به عنوان محرک
این برنامه که در تربت جام اجرا شد، اهمیت رهبری محلی در گردشگری را برجسته می‌کند.
– راهبرد اصلی: توانمندسازی دهیاران به عنوان راهنمایان محلی رسمی.
– اقدامات کلیدی: به دهیاران آموزش داده شد تا به عنوان سفیران فرهنگی عمل کنند و بینش عمیقی از تاریخ، طبیعت و آداب و رسوم محلی به گردشگران ارائه دهند. بهبود زیرساخت‌ها، مانند اتوبوس‌های گردشگری و اینترنت بهتر، از این ابتکار حمایت کرد.
– تاثیر و شناسایی: این برنامه در طول تعطیلات نوروز ۱۴۰۳، میزبان بیش از ۱۰,۰۰۰ گردشگر بود و نشان داد که سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی محلی، راهبردی بسیار موثر برای احیای روستایی است.

چارچوب راهبردی برای جذب و ماندگاری در روستاها

نتیجه‌گیری و مسیر پیش رو

نمونه‌های رشته، کندلوس، شفیع‌آباد و برنامه “دهیار” نقشه راه روشنی ارائه می‌دهند. آنها نشان می‌دهند که کلید جذب و ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی، نه تقلید صرف از مدل‌های شهری، بلکه تقویت استراتژیک ویژگی‌های متمایز روستایی است. موفقیت از طریق موارد زیر حاصل می‌شود:

– تقدیس ویژگی‌های خاص محلی و پرهیز از راه حل‌های یکسان برای همه.
– قرار دادن جامعه در رانندگی پروژه‌های توسعه.
– ساخت اقتصادهایی که در هماهنگی با محیط زیست و فرهنگ محلی کار می‌کنند.

این امر مستلزم تلاش صبورانه و مشترک دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. با درس گرفتن از این نمونه‌های موفق، سایر جوامع روستایی می‌توانند مسیرهای منحصربه‌فرد خود را به سوی آینده‌ای پویا و پایدار ترسیم کنند.

 

ادامه مطلب

زنان و خانواده

زنان روستایی؛ ستون های خاموش کشاورزی پایدار

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: بررسی جایگاه زنان روستایی در کشاورزی ایران نشان میدهد که آنان با وجود مشارکت گسترده در تولید، با چالشهای ساختاری عمیقی روبرو هستند. در ادامه به عملکرد مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی در قبال این قشر فعال و تحلیل جایگاه واقعی آنان در بخش کشاورزی خواهیم پرداخت.

به گزارش ناظم رامتین خبرنگار داوان نیوز؛ اگرچه آمارهای رسمی سهم ۱۲ درصدی از تولید بخش کشاورزی را به زنان روستایی نسبت میدهند, اما بررسی‌های عمیقتر از نقش گسترده‌تر، پیچیده‌تر و غالباً نادیده گرفته شده آنان حکایت دارد. این گزارش با استناد به مطالعات میدانی و پژوهشهای دانشگاهی، به تحلیل جایگاه چندبعدی زنان روستایی در کشاورزی ایران و ارزیابی عملکرد مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی در توانمندسازی آنان میپردازد. یافته‌ها نشان میدهد زنان روستایی از یکسو با محدودیتهای جدی در دسترسی به منابع و فرصتهای تصمیم‌گیری مواجه‌ند و از سوی دیگر، به‌ویژه در قالب باغچه‌های خانگی، نقش تعیین‌کنندهای در پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستم‌حیطی خانوارهای روستایی ایفا میکنند.

 جایگاه و مشارکت زنان روستایی در کشاورزی ایران
مشارکت زنان روستایی در کشاورزی ایران را میتوان از دو منظر کمی (میزان حضور فیزیکی) و کیفی (نوع تأثیرگذاری) مورد بررسی قرار داد.

  1. مشارکت کمی: ارقام و آمار
    – سهم کلی در تولید: بر اساس اعلام رسمی، زنان روستایی عهده دار ۱۲ درصد از سهم تولید در بخش کشاورزی کشور هستند. این در حالی است که حدود ۶ میلیون نفر از زنان روستایی، فعال و نقش آفرین در تولید محسوب میشوند.
    – مشارکت در محصولات استراتژیک: آمارهای تفصیلی که عمدتاً مربوط به سرشماری سال ۱۳۷۹-۱۳۸۰ است، از نظر کیفی حائز اهمیت هستند، نشان میدهند که زنان در تولید محصولات خاص، مشارکت بسیار بالایی دارند: ۸۰ درصد در تولید سبزی و صیفی، ۶۵ درصد در تولید برنج، بیش از ۶۰ درصد در تولید پنبه و ۴۹.۸ درصد در فعالیتهای دامداری.
    – الگوی مشارکت منطقهای: مطالعات موردی در مناطق مختلف، الگوهای متفاوتی را نشان میدهد. برای نمونه، پژوهش‌ها در دهستان استرآباد شمالی گرگان حاکی از آن است که بیشترین مشارکت زنان به ترتیب در امور دامداری (با میانگین ۳.۲۹ از ۵)، باغداری (۲.۵۲) و زراعت (۲.۳۷) بوده است. همچنین در استانهای بوشهر و هرمزگان، زنان ۵۰ درصد نیروی کاشت، ۶۰ درصد نیروی داشت و ۶۵ درصد نیروی برداشت را تشکیل میدهند.

2. مشارکت کیفی: نقش در پایداری و اقتصاد معیشتی
– باغچه‌های خانگی و پایداری: یک مطالعه ملی با نمونه‌گیری از ۹۳۰ خانوار کشاورزی در سراسر ایران نشان داد که با وجود محدودیت‌ها، ۴۴.۱ درصد از زنان روستایی دارای باغچه‌های خانگی هستند. تحلیل پایداری در این پژوهش آشکار کرد که فعالیت زنان در این باغچه‌ها به‌طور معناداری پایداری کلی خانوارها را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی بهبود می‌بخشد. جالب اینکه تأثیر مثبت مشارکت آنان در این سیستمهای زن‌محور، به‌مراتب بیشتر از مشارکتشان در مزارع بزرگ و بازاربنیان (مردمحور) بود.
– نقش در صنایع دستی و دامپروری: زنان روستایی مسئولیت ۱۵ تا ۲۰ درصد تولیدات لبنی و دامی و ۲۵ تا ۳۰ درصد صنایع دستی کشور را نیز بر عهده دارند. با این حال، این فعالیتها نیز عموماً فاقد حمایتهای ساختاری و دسترسی به بازارهای عادلانه است.

3 چالش‌ها و موانع پیش روی زنان روستایی
دستیابی به جایگاه واقعی زنان روستایی بدون شناخت موانع پیش روی آنها ممکن نیست. این چالشها را میتوان در چند دسته اصلی طبقه‌بندی کرد:

– محدودیت دسترسی به منابع و تصمیم‌گیری: با وجود مشارکت بالا در نیروی کار، نقش مدیریتی زنان در زراعت و دامداری بسیار کم است و تصمیمات کلیدی عمدتاً توسط مردان گرفته میشود. این امر ریشه در فرهنگ مردسالاری و نابرابریهای جنسیتی دارد که باعث شده زنان روستایی از هویت و پایگاه مستقلی برخوردار نباشند.
– حاشیه‌نشینی در اقتصاد رسمی: بخش عظیمی از فعالیتهای زنان روستایی بدون دستمزد و در چارچوب اقتصاد غیررسمی انجام میشود. به گفته مدیرعامل اتحادیه تعاون روستایی آذربایجان غربی، «شاید از ۱۰۰۰ زن، ۴ نفر مشغول فعالیت اقتصادی بوده و منبع درآمد داشته باشند». این مسئله آنها را به مردان وابسته کرده و قدرت چانهزنی آنها را کاهش میدهد.
– محرومیت آموزشی و اطلاعاتی: زنان روستایی نسبت به مردان از فرصتهای آموزشی کمتری برخوردار هستند. این شکاف آموزشی، دسترسی آنان به فناوریهای جدید، بازار کار و فعالیتهای اقتصادی پرسودتر را محدود میکند.
– فقدان امنیت شغلی و حمایت قانونی: بسیاری از زنان روستایی در مشاغل غیررسمی، پارهوقت، فصلی یا خانگی با درآمد پایین مشغول به کارند و به ندرت از قرارداد کاری و حمایتهای اجتماعی نظیر مرخصی بارداری برخوردارند.

۴ عملکرد مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی
مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی به عنوان بخشی از «سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی» (تات), متولی اصلی آموزش و توانمندسازی بهره‌برداران کشاورزی، از جمله زنان روستایی است. عملکرد این نهاد را میتوان در چند محور بررسی کرد:

1. اقدامات ساختاری و تشکیلاتی
– ایجاد دفتر تخصصی: این مؤسسه دارای «دفتر توسعه فعالیتهای کشاورزی زنان روستایی و عشایری» است که نشان‌دهنده توجه به ایجاد یک ساختار تخصصی برای پرداختن به مسائل این قشر است. وجود چنین دفتری در تئوری شرط لازم برای برنامه ریزی متمرکز است.
– برگزاری همایشها و تقدیر از نمونه‌ها: برگزاری دوره‌های «همایش ملی بزرگداشت روز ملی زنان روستایی» و تقدیر از زنان کارآفرین و نمونه روستایی (مانند ۱۸ زن روستایی برگزیده در سال ۱۴۰۲) از جمله اقدامات نمادین و ترویجی این مؤسسه است.

2. برنامه‌های آموزشی و اثربخشی آنها
– آموزشهای کارآفرینی و کسب‌وکار: یک پژوهش علمی به بررسی اثربخشی برنامه‌های آموزش کشاورزی به زنان روستایی در سالهای ۹۵-۹۶ پرداخته است. نتایج این تحقیق که بر روی ۱۴۰ زن آموزش‌دیده و ۱۴۰ زن فاقد سابقه آموزش در استان البرز انجام شد، حاکی از آن است که بین دو گروه از لحاظ ویژگیهای کارآفری‌انگی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. شرکت‌کنندگان در دوره‌ها در مؤلفه‌های موفقیت‌طلبی و تحمل ابهام نمره بالاتری کسب کردند.
– عوامل مؤثر بر موفقیت آموزشی: تحلیلهای همان پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش به کار، سن، وضعیت اقتصادی، میزان درآمد، شرکت در دوره‌ها و رفتار اطلاعیابی در مجموع ۳۳ درصد از احتمال تغییر سطح ویژگیهای کارآفرین‌انگی را تبیین میکنند. این یافته نشان میدهد که آموزش‌ها زمانی اثربخشتر خواهند بود که با زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی زندگی زنان روستایی تلفیق شوند.

3. خلأها و انتقادات
– عدم پوشش گسترده: با وجود برنامه‌های آموزشی مثبت، شواهد نشان میدهد که این برنامهها نتوانسته‌اند به‌طور گسترده و مؤثر به همه زنان روستایی دست یابند. بسیاری از زنان روستایی همچون زنان عشایر از عدم دسترسی به بازارها رنج برده و مجبورند محصولات خود را به قیمتی بسیار نازل به واسطه‌ها بفروشند.
– عدم توسعه زیرساختهای پشتیبان: به نظر میرسد این مؤسسه در کنار آموزش، به اندازه کافی بر توسعه زیرساختهای اقتصادی لازم برای فروش محصولات زنان، تأمین مواد اولیه و ایجاد بازارهای عادلانه متمرکز نبوده است. طبق تحقیقات محلی، بزرگترین موانع توسعه صنایع دستی زنان روستایی، عدم حمایت دولت و نبود این زیرساختهاست.

به گزارش اخبار روزانه کشارزی، زنان روستایی در ایران، با وجود مشارکت کمی و کیفی بسیار بالا در کشاورزی و تولید غذا، به‌عنوان ستونهای خاموش توسعه پایدار روستایی عمل میکنند. فعالیتهای آنان به ویژه در قالب باغچه های خانگی، نقشی انکارناپذیر در امنیت غذایی، پایداری زیست محیطی و تاب آوری اقتصادی خانوارها دارد. با این حال، فرهنگ مردسالار، تبعیض در دسترسی به منابع و نبود حمایتهای ساختاری، دستیابی آنان به جایگاه شایسته شان را محدود کرده است.

عملکرد مؤسسه آموزش و ترویج کشاورزی نیز اگرچه با اقداماتی مانند ایجاد دفاتر تخصصی و برگزاری دورههای آموزشی همراه بوده، اما تا تحقق یک نقش کاملاً اثرگذار و تحولآفرین فاصله دارد. آموزشهای ارائه شده، هرچند مفید، اما به تنهایی کافی نیستند و باید با ایجاد بسترهای اقتصادی و حمایت از ایجاد زنجیره های ارزش عادلانه همراه شوند.

راهکارهای پیشنهادی
– تلفیق نگاه جنسیتی در تمامی سیاستها و برنامه های کشاورزی: به جای نگاه بخشی، تمام برنامه ریزی های کشاورزی باید با درنظرگیری تأثیر متفاوت آنها بر زنان و مردان انجام شود.
– توانمندسازی حقوقی و اقتصادی: تضمین حق مالکیت و بهره برداری زنان از زمین، تسهیل دسترسی آنان به اعتبارات و نهاده های ارزانقیمت و حمایت از تشکیل تعاونیهای زنان روستایی.
– توسعه برنامه های آموزشی کاربردی و مبتنی بر نیاز: طراحی دوره های آموزشی که علاوه بر مهارتهای فنی، بر ارتقای مهارتهای کسب وکار، بازاریابی و مدیریت مالی زنان متمرکز باشد.
– ایجاد و تقویت زنجیره های بازار و فروش: حمایت مستقیم نهادهای دولتی و تعاونیها از حذف واسطه ها و ایجاد بازارهای مستقیم و الکترونیک برای فروش محصولات زنان روستایی و عشایر.
– بهبود مستمر پژوهش و آمارگیری: انجام پژوهشهای ملی و مداوم برای به روزرسانی دادهها درباره نقش و مشارکت زنان روستایی و انعکاس صحیح سهم آنان در محاسبات ملی.

تنها با عبور از نگاه سنتی و صوری و با اجرای برنامه های جامع، عملی و مبتنی بر عدالت جنسیتی است که میتوان از این نیروی عظیم خفته برای تحقق کشاورزی پایدار و توسعه متوازن روستایی بهره برد.

ادامه مطلب

زنان و خانواده

پیدا و پنهان سهم زنان عشایر و روستایی در بخش کشاورزی

منتشر شده

در

پایگاه خبری DA1news: زنان عشایر و روستایی به عنوان ستون نامرئی اقتصاد روستایی و کشاورزی، نقشی حیاتی در تولید مواد غذایی، حفظ منابع طبیعی و توسعه پایدار ایفا میکنند. با این حال، فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی آنها غالباً نادیده گرفته میشود یا در آمارهای رسمی کمتر بازتاب مییابد.

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، زنان عشایر و روستایی نه تنها نقشی کلیدی در امنیت غذایی و پایداری محیط زیست ایفا میکنند، بلکه ظرفیت بالایی برای تحول اقتصادی روستاها دارند. با این حال، نادیده گرفتن سهم آنها در سیاستگذاری ها و آمارهای رسمی، چالشی ساختاری است، گزارش پیش رو با بررسی مطالعات مختلف، به تحلیل سهم این زنان در بخش کشاورزی و چالشهای پیشروی آنها میپردازد.

نقش زنان در فعالیتهای کشاورزی و دامداری
زنان روستایی و عشایر در تمامی مراحل تولید کشاورزی، از کاشت تا برداشت، و همچنین در دامداری مشارکت فعال دارند.
– کشاورزی: بر اساس آمارها، حدود ۴۰ درصد فعالیتهای زراعی و باغی توسط زنان روستایی انجام میشود. در مناطق عشایری، این مشارکت حتی بیشتر است، به ویژه در تولید محصولات دامی و فرآوری شیر که ۸۰ درصد آن بر عهده زنان است .
– دامداری: زنان عشایر در مدیریت گله ها، تولید صنایع دستی مانند گلیم بافی و تبدیل فرآورده های دامی (مانند پنیر و کشک) نقش کلیدی دارند. این فعالیتها نه تنها نیازهای خانواده را تأمین میکند، بلکه به عنوان منبع درآمدی برای خانوارها عمل میکند .
– کار پنهان: مطالعه ای در شهرستان هامون نشان میدهد ارزش اقتصادی کار پنهان زنان روستایی در کشاورزی و دامداری به طور میانگین ماهانه ۷٫۴ میلیون ریال برآورد شده است. این در حالی است که این فعالیتها در محاسبات ملی نادیده گرفته میشوند .

تأثیرات اجتماعی و اقتصادی
– خودبسندگی اقتصادی: زنان عشایر با تولید محصولات دامی و صنایع دستی، به خودکفایی اقتصادی خانوارها کمک میکنند. این خودبسندگی منجر به استقلال رأی و نفوذ بیشتر آنها در تصمیمات اجتماعی میشود .
– حفظ منابع طبیعی: مشارکت زنان عشایر در حفظ محیط زیست (مانند مدیریت چراگاهها و استفاده پایدار از آب) نقش بسزایی در پایداری اکوسیستم ها دارد. برای مثال، در شهرستان چرام، همبستگی مثبت بین تحصیلات زنان و مشارکت آنها در حفظ منابع طبیعی مشاهده شده است .
– کاهش مهاجرت: فعالیتهای اقتصادی زنان روستایی با ایجاد درآمد و امنیت غذایی، از مهاجرت بی رویه به شهرها جلوگیری میکند .

چالشها و موانع پیشرو
علیرغم نقش حیاتی زنان، موانع متعددی مشارکت آنها را محدود میکند:
– عدم رسمیت کار: فعالیتهای زنان در کشاورزی و دامداری غالباً بدون دستمزد و خارج از چارچوب اقتصاد رسمی انجام میشود. این مسئله سبب نادیده گرفته شدن سهم آنها در تولید ناخالص ملی میشود .
– محدودیت دسترسی به منابع: زنان روستایی و عشایر دسترسی کمتری به اعتبارات مالی، زمین، و فناوری های نوین دارند. برای مثال، در مناطق عشایری چراداول، نبود بازارهای مناسب برای فروش صنایع دستی، درآمدزایی را محدود کرده است .
– موانع اجتماعی و فرهنگی: نگرش های مردسالارانه و تقسیم کار سنتی، زنان را به نقش های خانگی محدود میکند. همچنین، حجم بالای مسئولیت های خانگی (مانند مراقبت از کودکان و پختوپز) زمان کمتری برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی باقی میگذارد .
– تحصیلات و تغییر نسل ها: افزایش سطح تحصیلات دختران روستایی باعث کاهش تمایل نسل جوان به فعالیت در بخش کشاورزی شده است. مطالعه ای در تربت جام نشان میدهد مشارکت زنان جوان (۱۹-۳۵ سال) در کشاورزی نسبت به نسل قدیمتر بهطور معناداری کمتر است .

راهکارهای توانمندسازی
برای بهبود وضعیت زنان عشایر و روستایی، راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
– حمایت مالی و فنی: ارائه تسهیلات کمبهره برای راه اندازی کسب وکارهای کوچک (مانند پرورش قارچ یا صنایع دستی) و آموزش فناوریهای نوین .
– فرهنگسازی و آموزش: برگزاری کارگاههای آموزشی برای افزایش آگاهی درباره حقوق زنان و ارزش اقتصادی کار آنها. همچنین، ثبت دانش بومی زنان در حوزه کشاورزی پایدار .
– ایجاد بازارهای هدفمند: توسعه شبکه های توزیع برای فروش محصولات زنان عشایر و روستایی، از جمله استفاده از پلتفرم های دیجیتال .
– بازنگری در تعریف سرپرستی خانوار: شامل کردن زنان مجردی که مسئولیت اقتصادی خانواده را بر عهده دارند در برنامه های حمایتی دولت .

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، نادیده گرفتن سهم زنان عشایر و روستایی در سیاستگذاری ها و آمارهای رسمی، چالشی ساختاری است برای دستیابی به توسعه پایدار، لازم است برنامه ریزیها مبتنی بر شناخت دقیق نیازها و توانمندیهای این گروه باشد. حمایت از تشکلهای محلی و تقویت نقش زنان در تصمیم گیریهای اقتصادی-اجتماعی، گامی ضروری در این مسیر است.

ادامه مطلب
تبلیغات

پرطرفدار

کلیه حقوق این پایگاه خبری متعلق به داوان‌نیوز است.