گردشگری
برداشت محصولات کشاورزی؛ رسم زیبای «هیاری» در میان قوم بختیاری
پایگاه خبری Da1news: «هیاری» در فرهنگ بختیاری به معنای همیاری است، رسمی که شاید در بسیاری از شئون زندگی آنها جاری باشد ولی در فصل برداشت محصولات کشاورزی بیش از هر زمان دیگری نمود پیدا میکند.
به گزارش اخبار کشاورزی Da1news به نقل از خبرگزاری مهر، همیاری در فرهنگ بختیاری «هیاری» خوانده میشود و یکی از آداب نیک این قوم برای کمک به همدیگر است؛ هرچند این فرهنگ خوب را میتوان در بسیاری از شئونات زندگی آنها پیدا کرد ولی زمان برداشت محصولات کشاورزی یا همان فصل درو، این فرهنگ خیرخواهانه بیش از هر زمان دیگری جلوهگری میکند.
شخم زدن و درو کردن محصولات کشاورزی، ساخت خانه با سنگ و روکش کاهگلی، ساخت مرز بین اراضی کشاورزی و باغات و حتی گلاندود کردن سقف منازل با هدف جلوگیری از چکه کردن سقف که امروزه آن را با ایزوگام انجام میدهند، همه کارهایی بود که در گذشته به نیروی کار زیادی نیاز داشت و بختیاریها با همین فرهنگ «هیاری» به همدیگر کمک میکردند.
هرچند برداشت محصولات کشاورزی و یا ساخت خانهها و دیوار اراضی کشاورزی از حالت سنتی خارج و مدرنیته شده و شاید از تجهیزات و ماشینآلات کشاورزی یا حتی مصالح ساختمانی مدرن برای انجام کارهای مذکور استفاده شود ولی فرهنگ دیرینه «هیاری» همچون دیرباز در قوم بختیاری جریان دارد و مردم با ابزار روز سنت دیرینه خود را حفظ میکنند.
مسعود بختیاری (زنده یاد بهمن علاءالدین) خواننده بختیاری در یکی از آهنگهای بختیاری خود به فرهنگ «هیاری» اشاره کرده است؛ در این متن آمده است: «بیوین ریم هیاری به مال بالا / غلهها نچیده مندن سرپا / صو تا پسین درو کنیم پای غله هانه / درگل برن پاک بکن جا خرمنانه».
«هیاری» کاری خداپسندانه
یکی از ساکنان روستای اسلامآباد شهرستان اندیکا در گفتگو با خبرنگار مهر بیان میکند: برداشت محصولات کشاورزی که بیشتر گندم هستند از ۲۰ اردیبهشت شروع شده و حدوداً تا بعد از ۱۵ خرداد ادامه دارد؛ خودمان نهایتاً ۲ هکتار زمین کشاورزی داشتیم که برداشت برای آنها به اتمام رسیده ولی به تعداد دیگری از اقوام کمک کردیم و همچنان هم باید کمک کنیم.
رسول کریمی ادامه میدهد: «هیاری» یک کار خیرخواهانه و خداپسندانه است که با این فرهنگ قدیمی در قوم بختیاری به دیگر اقوام خود کمک میکنیم؛ همیشه به این کمکهای خیرخواهانه علاقمند بودم و در این فصل به بیش از هفت نفر از اقوام خود کمک کردهام.
این مرد روستایی که پدر چهار فرزند است، بیان میکند: «هیاری» تنها در برداشت محصول خلاصه نمیشود، حتی برای کوبیدن گندم هم به اقوام کمک میکنیم.
زریبانو، همسر این مرد روستایی نیز با تأیید صحبتهای همسرش میگوید: به اقوام و آشنایان خود کمک میکنیم و فرقی ندارد در شهر باشد یا روستا بلکه مهم این است که آنها را برای برداشت محصول کشاورزی یاری کنیم.
لزوم اشاعه فرهنگ «هیاری» در جامعه
رئیس اداره تبلیغات اسلامی مسجدسلیمان اظهار میکند: «هیاری» یک فرهنگ عام ایلیاتی بختیاری است که با گویشهای مختلف از آن یاد میشود؛ این فرهنگ اشکال دیگری هم دارد که از آنها با عناوینی چون «سرباره» و «اوزی» یاد میشود.
حجتالاسلام علی قندعلی با اشاره به اینکه بیشترین نوع «هیاری» از دیرباز برای درو کردن محصولات کشاورزی بوده است، اضافه میکند: فرهنگ «هیاری» نمونه بارز و قدیمی از اقدامات خیرخواهانه و خیریه محسوب میشود؛ این فرهنگ مثبت باید همچنان در زندگی اجتماعی بختیاریها اشاعه داشته باشد و در عین حال برخی رسومی که به غلط ترویج پیدا کرده باید حذف شود که از آن جمله میتوان به تیراندازی در مراسم اشاره کرد.
او یادآور میشود: در گذشته اگر فردی از یکی از طوایف بختیاری فوت میکرد، تفنگ را «سرازیر» میکرد یعنی سر تفنگ را به سمت زمین میگرفتند.
رئیس اداره تبلیغات اسلامی مسجدسلیمان عنوان میکند: یکی از کارهای سخت زندگی بختیاریها (یکجانشینان و کوچکنندگان) کشاورزی یعنی کشت، داشت و برداشت است که از میان آنها مرحله برداشت به دلایل فرارسیدن گرما و همزمانی موعد کوچ از همه دشوارتر است و به همین خاطر «همیاری» در آن ارزش خاصی دارد؛ وقتی که یکجانشینی شتاب بیشتری گرفت، همیاری در درو چهره واقعی خود را نشان داد.
حجتالاسلام قندعلی ادامه میدهد: در هیاری افراد علاوه بر شرکت داوطلبانه در کار چیدن نسبت به کمک برای انبار کردن و یا حتی کوبیدن محصول هم اقدام میکنند.
او بیان میکند: «اوزی» در زبان اوستایی به معنی یاریرساننده به کار رفته و بر اساس رسم بختیاری همه جوانان و کسانی که قصد ازدواج دارند میتوانند پیش از برگزاری مراسم عروسی به خانه اقوام و طایفه خود رفته و هدیه عروسی را تحت عنوان «اوزی» دریافت کنند؛ البته در عشایر و روستاها «اوزی» بیشتر به صورت روغن، گوسفند، قند و چای تقدیم میشود تا برای برگزاری عروسی و پذیرایی از مهمانان استفاده بشود؛ هدف از این نوع «هیاری» سبکتر شدن بار سنگین هزینههای عروسی است.
رئیس اداره تبلیغات اسلامی مسجدسلیمان تصریح میکند: این شکل همیاری در بیشتر مناطق بختیاری رایج است ولی در شهرها و برخی از روستاهای نزدیک به شهر این هدایا در روز عروسی تقدیم میشود؛ گیرنده این نوع همیاری نیز خود را ملزم به پاسخگویی میداند و برای همین بعد از مراسم عروسی تمامی مبالغ و هدایایی غیرنقدی دریافتی به صورت لیست مکتوب میشوند.
حجتالاسلام قندعلی تشریح میکند: «سرباره» یکی دیگر از انواع «هیاری» در قوم بختیاری است که در هنگام مرگ یکی از افراد طایفه یا حتی افرادی از طوایف دیگر که با آنها نسبت دارند، به دلیل طولانی بودن مدت سوگواری و سنگینی هزینه مراسم به صاحب عزا پرداخت میشود.
او با اشاره به اینکه البته امروزه تلاش شده که مدت مراسم کاهش و حتی مراسم هفتم و تشییع جنازه در یک روز برگزار میشود ولی هزینهها همچنان سنگین است، ادامه میدهد: در عشایر سرباره بیشتر به صورت کمکهای غیرنقدی از قبیل قند، گوسفند، روغن و برنج اهدا میشود ولی در شهرها پول نقد از سوی نماینده هر خانواده پرداخت میشود؛ در این نوع «هیاری» نیز صاحب عزا خود را ملزم به پاسخگویی و جبران محبت افراد میداند و تمام وجوهی که از صندوقهای تعیین شده جمعآوری میشود را به صورت مکتوب لیستبرداری میکند.
یک فعال رسانهای و فرهنگی خوزستان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر بیان میکند: آنچه امروز از آن به عنوان زیرساخت و یا بنیانهای فرهنگ قوم بختیاری یاد میشود در واقع میراثی است که از فرهنگ کوچنشینی بختیاریها به نسل امروز انتقال یافته است.
پدرام طاهری میافزاید: سنت هیاری یکی از عناصر بسیار مهم فرهنگ کوچنشینان بختیاری بوده که جنبههای گوناگونی از زندگی بختیاریها را در بر میگرفته و در نظام اجتماعی بختیاریها یک ابزار کاربردی مؤثر بود؛ این شیوه رفتاری به شکل یک آئین اجرا میشد یعنی هنگام هیاری با یک عنصر فرهنگی و آئین مواجه میشویم.
وی ادامه میدهد: اساس زندگی بختیاریها بر مبنای دامپروری و کشاورزی بوده و به این ۲ شیوه امرار معاش میکردند؛ طبیعت خشن زندگی آنها همراه با کوهستانهای صعبالعبور و نوع زیست کوچنشینی آنها و زندگی زمخت که یک انسان بختیاری داشت، ایجاب میکرد که برای مبارزه با پیچیدگیهای زندگی و کوهستان خشن از رمز هیاری به عنوان یک ابزار و فرهنگ استفاده کند تا بر این زمختی و پیچیدگیهای زندگی غلبه کند.
طاهری اظهار میکند: اگر در دهههای گذشته جوامع بختیاری به سه شکل عشایری، روستایی و شهرنشینی تقسیم شدند، اکنون این زندگی عشایری و مناطق عشایری کمرنگ شده و بیشتر شامل جوامع روستایی و بخش عمده و بیشتر آن شهرنشین شدند.
این فعال رسانهای و فرهنگی خوزستان اضافه میکند: در حقیقت میتوان گفت که بختیاریها یک نوع پوستاندازی داشته و به سمت زندگی مدرن و شهرنشینی گرایش پیدا کردند؛ آنها در این مسیر و در این روند ابزارهای سنتی و کاربردی را هم به نوعی میتوان گفت که از دست دادهاند.
وی عنوان میکند: در چند دهه اخیر بختیاریها تلاش کردند که این عناصر فرهنگ بومی خود را مورد پردازشهای فرهنگی و هنری قرار دهند چون این عناصر جزو نوستالژیهای نیاکان آنها بوده که نسل جدید هم تلاش کردند با یک مهندسی فرهنگی این عناصر بومی را به صورت محصولات فرهنگی و هنری بازتولید و بازخوانی کنند؛ آنها با این کار قصد دارند که آفرینشهای هنری انجام دهند اما این فقط جنبههای فرهنگی این عناصر بوده ولی هیچ وقت در زندگی اجتماعی و شهرنشینی بختیاریها این مهندسی به صورت اجتماعی شکل نگرفته است.
طاهری بیان میکند: فرهنگ هیاری یک عنصر مثبت است که در دنیا و جوامع امروز بختیاری قابلیت پردازش و کاربردی شدن در زندگی اجتماعی بختیاریها را دارد؛ همانگونه که زبانشناسان گاهی در جستوجوی واژههای مهجور و غبارگرفته میروند که بار معنایی وسیعی دارند و معتقدند که قابلیت بازآفرینی و پردازش جدید دارند، عناصر فرهنگی مثبت هم این قابلیت پردازش و کاربردی شدن را دارند.
طاهری تصریح میکند: امروز میتوانیم هیاری سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری برای ساختن سرزمین مادری داشته باشیم، اگر تا دیروز فراخوان هیاری فقط برای همبستگی همتباران بود که میخواستیم در کشاورزی فقط کمک کنند امروز میتوان گفت این هیاری یک فراخوان بزرگ هماندیشی برای تمام ملت است.
فعال رسانهای و فرهنگی خوزستان اضافه میکند: به هر روی این عنصر فرهنگی توانمند است و قابلیت پردازش دارد؛ هیاری میتواند ظرفیتهای بسیاری از بخشهای زندگی نسل جدید را در بر بگیرد.
وی تاکید میکند: فرهنگ یا همان آئین کهن «هیاری» در حقیقت از یک منشور اخلاقی (اخلاقمدار و اخلاقمحور) برخوردار است؛ به عنوان مثال انسانی که دچار بیماری شده یا به هر دلیلی برای برداشت محصول کشاورزی خود فراخوان کمک میداد و همه بدون دریافت هزینه با نگاه انسانی و کمک به همنوع در سطح بالا بدون هیچ چشمداشتی در آن شرایط سخت کمک میکردند.
وجود سنن نیک و پسندیده در اقوام مختلف از جمله بختیاریها یکی از نکات مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ اشاعه این فرهنگهای صحیح و خیرخواهانه به سایر اقوام و تقویت آن در همین قوم بختیاری باید مورد اهتمام ویژه باشد.
از آنجا که در گذشته نیروی کار مُزدبگیر در روستاها و عشایر وجود نداشت تا هنگام انجام کارهای مختلف از آنها بهرهمند شوند، «هیاری» بهترین راهکار برای استفاده از یاریرسانی دیگر افراد بود؛ البته اوج زیبایی این فرهنگ در اولویت بودن افراد پیر و کهنسال برای کمک است، اینکه مردم در برخی موارد حتی زودتر از دروی محصولات خود به فکر کمک کردن به افراد سالخورده هستند.
هرچند افراد بسیاری معتقد هستند که تحولات اجتماعی مانند یکجانشینی در شهرها و پراکندگی طوایف، کمرنگی صلهرحم و روابط فامیلی باعث فراموش شدن این فرهنگ یا دیگر سنتهای قدیمی شده ولی «هیاری» هنوز هم در میان طوایف مختلف قوم بختیاری وجود دارد؛ آنها «هیاری» را در برداشت محصول صرف نمیدانند و با همیاری در برگزاری مراسمات عزاداری، عروسی و حتی درمان بیماران نیازمند سابقه خود برای تقویت فرهنگ «هیاری» تلاش میکنند.
زنان و خانواده
بذرهای امید در خاک روستاها
آیا میتوان روستا را از خطر خالی از سکنه شدن نجات داد؟ چگونه میتوان جوانان را به بازگشت به زادگاه خود ترغیب کرد؟ پاسخ این پرسشها را «دهیاران بلدمحلی» در تربت جام، «تعاونی زنان» در دل کویر لوت و «جامعه محلی» حافظ جنگلهای حرا در قشم به طور عینی به ما دادهاند.
پایگاه خبری داوان نیوز: روستای «رشته» در جزیره قشم، روزگاری مانند بسیاری از روستاهای ایران، با چالش مهاجرت جوانان و رکود اقتصادی دستوپنجه نرم میکرد. امروز اما این روستا به یکی از «بهترین روستاهای گردشگری جهان» از نگاه سازمان جهانی گردشگری بدل شده است. این تحول شگفتانگیز، کلید واژهای به نام «احیای جامعهمحور» دارد؛ الگویی که ثابت میکند ماندن و ساختن در روستا، نه تنها ممکن که سودآور است.
به گزارش داوان نیوز، احیا و آبادانی روستاها نیازمند گذار از مدلهای سنتی کمکرسانی به سمت توانمندسازی جوامع محلی با بهرهگیری از داراییهای منحصربهفرد آنهاست. چارچوب و نمونههای عینی ارائه شده در ادامه، نشان میدهند که چگونه میتوان به رشد پایدار در مناطق روستایی دست یافت و روند کاهش جمعیت را معکوس کرد.
اصول پایهای احیای روستایی
جذب و نگهداشت جمعیت در مناطق روستایی بر پایه یک رویکرد چندبعدی استوار است که بر ایجاد زیستبومی پایدار برای زندگی، کار و نوآوری متمرکز است. اصول زیر بنیادین هستند:
– توانمندسازی جوامع محلی: ابتکارات موفق، توسعه مبتنی بر رهبری جامعه محلی را در اولویت قرار میدهند؛ جایی که ساکنان، مشارکتکنندگان فعال و ذینفعان اصلی هستند، نه فقط دریافتکنندگان کمک. این امر، حس مالکیت محلی را تقویت و پایداری بلندمدت را تضمین میکند.
– ایجاد موتورهای اقتصادی: ایجاد فرصتهای اقتصادی مقرونبهصرفه برای توقف مهاجرت و جذب ساکنان جدید امری حیاتی است. این امر اغلب مستلزم حرکت فراتر از کشاورزی سنتی و تنوعبخشی به بخشهایی مانند گردشگری، فناوری و صنایع خلاق است.
– سرمایهگذاری در زیرساختهای توانمندساز: زیرساختهای قابل اطمینان دیجیتال و فیزیکی—شامل دسترسی به اینترنت، حملونقل و خدمات بهداشتی- پایهای غیرقابل چشمپوشی برای زندگی روستایی مدرن و فعالیت اقتصادی است.
– تعهد به پایداری: پایداری محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی باید در تمامی طرحهای توسعه تنیده شود. این امر اطمینان میدهد که رشد به بهای از دست رفتن میراث فرهنگی یا محیط طبیعی که منحصربهفرد بودن مناطق روستایی را شکل میدهند، تمام نمیشود.
نمونههای موفق از رنسانس روستایی ایران
روستاهای ایران نمونههای قدرتمند و بومیشدهای از چگونگی اجرای موفق این اصول ارائه میدهند که چندین مورد از آنها مورد تحسین بینالمللی سازمان جهانی گردشگری ملل متحد (UNWTO) قرار گرفتهاند.
رشته: نمادی از گردشگری جامعهمحل
روستای رشته (سوهیلی) در قشم نشان میدهد که چگونه یک جامعه میتواند اقتصادی در هماهنگی با طبیعت بسازد.
– راهبرد اصلی: گردشگری زیستمحیطی جامعهمحور با محوریت حفاظت از جنگلهای حرا.
– اقدامات کلیدی: مردم محلی قایقهای موتوری پرسروصدا را با کرجیهای ساکت شناور جایگزین کردند تا اکوسیستم را حفظ کنند. خانوادهها نهالهای حرا را در خانه پرورش داده و سپس میکارند که کل جامعه را در حفاظت درگیر میکند. این روستا همچنین از طریق برگزاری جشنوارههای غذایی و بازارهای محلی، گردشگری غذایی را توسعه داده است.
– تاثیر و شناسایی: روستای رشته در سال ۲۰۲۵ به عنوان “بهترین روستای گردشگری” توسط UNWTO انتخاب شد و به الگویی برای گردشگری سبز و مشارکت جامعه تبدیل شده است.
کندلوس: قدرت میراث فرهنگی
روستای کندلوس، واقع در جنگلهای هیرکانی مازندران، نشان میدهد که سرمایه فرهنگی چگونه میتواند محرک توسعه باشد.
– راهبرد اصلی: بهرهگیری از میراث فرهنگی و اقتصاد دانشبنیان.
– اقدامات کلیدی: این روستا یک موزه معتبر تأسیس کرده، بافت تاریخی خود را حفظ کرده و برای محصولات محلی خود برندسازی کرده است. این روستا با راهاندازی مسیر ادبی “مینا و وطنی”، میراث غنی ادبی خود را در گردشگری ادغام کرده است.
– تاثیر و شناسایی: کندلوس که در سال ۲۰۲۵ توسط UNWTO به رسمیت شناخته شد، ثابت میکند که حفاظت فرهنگی میتواند موتوری قدرتمند برای تابآوری اقتصادی و مدلی از گردشگری باارزش و تحت کنترل جامعه باشد.
شفیعآباد: توانمندسازی بیابانی با محوریت زنان
در قلب دشت لوت کرمان، شفیعآباد نمونهای از توانمندسازی اجتماعی است که محرک دگرگونی اقتصادی است.
– راهبرد اصلی: کارآفرینی تعاونی با رهبری زنان.
– اقدامات کلیدی: یک تعاونی زنان به نام “دختران خورشید”، صنایع دستی محلی را احیا کردند و بخشی از سود را برای مرمت قناتهای باستانی صرف کردند. این تلاشها به توسعه گردشگری زیستمحیطی بیابانی، با مدیریت اقامتگاههای بومگردی و تورهای راهنما گسترش یافت.
– تاثیر و شناسایی: انتخاب شفیعآباد توسط UNWTO در سال ۲۰۲۵، برجستهکننده مدلی موفق از پایداری اجتماعی و توانمندسازی زنان است که یک روستای بیابانی را به مقصدی بینالمللی برای گردشگری تبدیل کرده است.
مدل “دهیار، بلد محلی”: دهیاران به عنوان محرک
این برنامه که در تربت جام اجرا شد، اهمیت رهبری محلی در گردشگری را برجسته میکند.
– راهبرد اصلی: توانمندسازی دهیاران به عنوان راهنمایان محلی رسمی.
– اقدامات کلیدی: به دهیاران آموزش داده شد تا به عنوان سفیران فرهنگی عمل کنند و بینش عمیقی از تاریخ، طبیعت و آداب و رسوم محلی به گردشگران ارائه دهند. بهبود زیرساختها، مانند اتوبوسهای گردشگری و اینترنت بهتر، از این ابتکار حمایت کرد.
– تاثیر و شناسایی: این برنامه در طول تعطیلات نوروز ۱۴۰۳، میزبان بیش از ۱۰,۰۰۰ گردشگر بود و نشان داد که سرمایهگذاری در سرمایه انسانی محلی، راهبردی بسیار موثر برای احیای روستایی است.
چارچوب راهبردی برای جذب و ماندگاری در روستاها

نتیجهگیری و مسیر پیش رو
نمونههای رشته، کندلوس، شفیعآباد و برنامه “دهیار” نقشه راه روشنی ارائه میدهند. آنها نشان میدهند که کلید جذب و ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی، نه تقلید صرف از مدلهای شهری، بلکه تقویت استراتژیک ویژگیهای متمایز روستایی است. موفقیت از طریق موارد زیر حاصل میشود:
– تقدیس ویژگیهای خاص محلی و پرهیز از راه حلهای یکسان برای همه.
– قرار دادن جامعه در رانندگی پروژههای توسعه.
– ساخت اقتصادهایی که در هماهنگی با محیط زیست و فرهنگ محلی کار میکنند.
این امر مستلزم تلاش صبورانه و مشترک دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. با درس گرفتن از این نمونههای موفق، سایر جوامع روستایی میتوانند مسیرهای منحصربهفرد خود را به سوی آیندهای پویا و پایدار ترسیم کنند.
سردبیر
از مدیریت سنتی تا هوشمند؛ دگردیسی پارکهای جنگلی ایران
پایگاه خبری داوان نیوز: مدیریت هوشمند پارکهای جنگلی، فراتر از حفاظت سنتی، بر پایه نگاهی مهندسیشده و مبتنی بر هویت بومی در حال شکلگیری است. رویکردی که رسولعلی اشرفیپور، معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی، آن را راهبردی کلان برای تلفیق «خدمات اکوسیستمی» با «اقتصاد پایدار» و «صیانت از میراث فرهنگی» میداند.
به گزارش محسن شکربیگی، خبرنگار داوان نیوز؛ بر اساس آخرین سخنان معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، مدیریت پارکهای جنگلی نیازمند نگاهی هوشمندانه، مهندسیشده و مبتنی بر اصول بومشناختی و فرهنگی است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف این رویکرد و همچنین نمونهای عینی از اجرای آن میپردازد.
به گفته رسولعلی اشرفیپور، طراحی پارکهای جنگلی باید بازتابدهنده هویت بومی و سیمای سرزمین باشد . این دیدگاه فراتر از حفاظت صرف طبیعت، بر حفظ “آثار انسانی و نشانههای فرهنگی” هر منطقه تأکید دارد . مولفههای کلیدی این رویکرد عبارتند از:
– بنیانهای طبیعی و میراث فرهنگی: توجه به معماری سنتی، بناهای تاریخی و حتی اسطورههای rooted در ادبیات محلی که هویت منطقه را شکل میدهند.
– تنوع زیستی و خدمات اکولوژیک: حفاظت از تنوع زیستی و تضمین استمرار خدمات اکوسیستمی باید به عنوان یک هدف بلندمدت در نظر گرفته شود .
– نگاه مهندسی و چندوجهی: تدوین طرحها باید ابعاد اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و محیط زیستی را به طور همزمان پوشش دهد .
مدیریت هوشمند: از نظریه تا عمل
اشرفیپور مدیریت پارکهای جنگلی را فرآیندی “پیچیده، دقیق و تخصصی” میداند که نیازمند استفاده از دانش روز، فناوریهای نوین و تجارب جهانی است . برای تحقق این امر، موارد زیر ضروری است:
– پیوست فرهنگی و زیستمحیطی: هر طرح پارک جنگلی باید دارای پیوست فرهنگی و زیستمحیطی باشد. این پیوستها نه تنها از حفاظت پشتیبانی میکنند، بلکه میتوانند در توسعه اقتصادی مناطق نیز مؤثر باشند .
– خودگردانی و استانداردسازی: طرحهای پارک جنگلی باید توان خودگردانی داشته باشند و مجریان ملزم به رعایت آییننامههای استانداردسازی و قیمتگذاری هستند .
– توسعه پایدار و بازپروری: یکی از اولویتهای اصلی، توجه همزمان به بازآفرینی پوشش گیاهی و طراحی ساختارهای رفاهی است تا هم طبیعت حفظ شود و هم امکان بهرهبرداری پایدار فراهم گردد .
مطالعه موردی: پارک جنگلی هزارپله
تجربه پارک جنگلی هزارپله نمونهای عینی از به کارگیری مدیریت هوشمند و فناوریهای نوین است :
– بازنگری و تدوین اسناد طرح: بازبینی کتابچه طرح اولیه و تهیه “کتابچه متمم توسعه پارک” به عنوان سندی تکمیلی، مسیر پیشروی مدیریت پارک را دقیقتر و عملیاتیتر کرد .
– طراحی سایتپلان بر اساس الزامات بومشناختی: جانمایی زیرساختها در “زون ۳” با رعایت اصول زیستمحیطی و با هدف افزایش درآمد بدون آسیب به طبیعت انجام شد. بازطراحی “زون ۲” نیز برای مدیریت ترافیک گردشگران و محدود کردن دسترسی وسایل نقلیه به بخشهای حساس پارک صورت گرفت .
– استقرار فناوری اطلاعات و نرمافزارهای مدیریتی: راهاندازی نرمافزار جامع مدیریت مقصد (GRM) با شعار “میهمان بیواسطه حبیب خداست”، تحولی در صنعت گردشگری این پارک ایجاد کرد. این نرمافزار امکاناتی از جمله معرفی پارک، رزرو خدمات و اقامتگاهها و مدیریت پرداختها را فراهم میکند .
– تولید محتوای فاخر و بهینهسازی مدیریت پسماند: برداشت تصاویر هوایی از زیباییهای فصلی پارک برای ایجاد یک بایگانی تصویری دقیق و تولید محتوا، و همچنین بهینهسازی سیستم مدیریت پسماند با نصب سطلهای سهگانه و ایجاد انبار دپوی زباله از دیگر اقدامات صورت گرفته است .
چالشها و بسترهای کلان
مدیریت پارکهای جنگلی در ایران با چالشها و محدودیتهای بزرگی نیز روبرو است که توجه به آنها برای موفقیت هر طرحی ضروری است:
– پوشش جنگلی پایین: میزان پوشش جنگلی در ایران حدود ۱۶۰۰ مترمربع به ازای هر نفر است که نسبت به میانگین جهانی بسیار پایینتر است و ضرورت حفاظت و احیا را دوچندان میکند .
– کمبود نیروی انسانی: سرپرست سازمان منابع طبیعی، کمبود نیروی انسانی را مهمترین مشکل این سازمان در بخش حفاظت از عرصههای طبیعی عنوان کرده است .
– لزوم مدیریت یکپارچه و تفکیکشده: اولویتبندی برای حفاظت از رویشگاههای مختلفی مانند هیرکانی، زاگرس و ارسباران ضروری است، اما این امر نباید ما را از مدیریت جنگلهای دیگر مناطق غافل کند. برای مدیریت هرکدام از این رویشگاهها، باید طرح و برنامه مشخص و جداگانهای داشت .
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، رویکرد مدیریت هوشمند و مهندسیشده برای پارکهای جنگلی، که به طور مشخص توسط مقاماتی مانند اشرفیپور مطرح و در نمونههایی مانند پارک هزارپله در حال اجراست، ترکیبی از حفظ اصالت طبیعی و فرهنگی، به کارگیری فناوریهای نوین و نگاهی اقتصادی و خودگردان است. موفقیت این مدل در گرو عزم ملی، تخصیص منابع کافی، جلب مشارکت مردمی و تقویت نهادهای تسهیلگر مانند انجمنهای صنفی است تا این سرمایههای طبیعی به میراثی پویا و پایدار برای نسلهای آینده تبدیل شوند.
گردشگری
گردشگری فرا حریم؛ پیچیدگیهای قانونی تا ضوابط حدنصابی
پایگاه خبری داوان نیوز: با تشدید چالشهای محیطزیستی و اقتصادی در نواحی روستایی، گردشگری به عنوان راهبردی برای توسعه پایدار و تنوعبخشی اقتصاد روستا مطرح شده است. اما توسعه زیرساختهای گردشگری مستلزم واگذاری اراضی خارج از حریم شهرها و روستاهاست که تحت نظارت شدید قوانین حفظ کاربری اراضی زراعی قرار دارد.
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، فقدان ضوابط شفاف حدنصابی برای این واگذاریها، برنامهریزی را با دشواری مواجه کرده است. این گزارش با بررسی قوانین مرتبط از جمله قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها (مصوب ۱۳۷۴ و اصلاحی ۱۳۸۵) و مطالعات میدانی توسعه گردشگری روستایی، نشان میدهد که ضوابط فعلی فاقد حدنصاب کمی مشخص برای واگذاری زمینهاست و مجوزها مبتنی بر تشخیص کمیسیونهای استانی و رعایت شرایط زیستمحیطی و اقتصادی است.
چارچوب قانونی واگذاری اراضی
۱. ممنوعیت کلی تغییر کاربری:
– بر اساس ماده ۱ قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها (۱۳۷۴)، تغییر کاربری اراضی زراعی و باغها در خارج از محدوده شهرها و شهرکها ممنوع است، مگر در موارد ضروری که توسط کمیسیونهای استانی تأیید شود. این کمیسیون متشکل از نمایندگان سازمان جهاد کشاورزی، مسکن و شهرسازی، محیط زیست و استانداری است .
۲. استثناهای قابل توجه:
– تبصره ۴ (اصلاحی ۱۳۸۵): احداث تأسیسات مرتبط با گردشگری مانند احداث گلخانهها، کارگاههای صنایع تکمیلی غذایی، و واحدهای پرورش ماهی، تغییر کاربری محسوب نمیشود. این موارد با موافقت سازمان جهاد کشاورزی استان و رعایت ضوابط زیستمحیطی مجاز است .
۳. ضوابط مالی و جرایم:
– ماده ۲: در صورت اخذ مجوز تغییر کاربری، ۸۰% قیمت روز زمین (با احتساب ارزش پس از تغییر کاربری) به عنوان عوارض از مالک دریافت میشود.
– ماده ۳: تغییر کاربری غیرمجاز، علاوه بر عوارض، مشمول جزای نقدی تا ۳ برابر ارزش زمین و در صورت تکرار، حبس تا ۶ ماه میشود .
۴. نقش نهادهای محلی:
– ادارات ثبت و دفاتر اسناد رسمی موظفند پیش از تفکیک یا تغییر کاربری، از سازمان جهاد کشاورزی استان استعلام بگیرند. نظر این سازمان برای مراجع قضایی معادل نظر کارشناسی رسمی است .
چالشهای تعیین حدنصاب اراضی
۱. فقدان معیارهای کمی:
– قوانین موجود حداقل یا حداکثر مساحت قابل واگذاری را مشخص نکردهاند. تصمیمگیری بر اساس صلاحدید کمیسیونهای استانی و شرایط محلی (مانند قابلیت کشت زمین و موقعیت جغرافیایی) انجام میشود .
۲. تضاد منافع توسعه و محیطزیست:
– مطالعات میدانی در دشت ارژن فارس نشان میدهد توسعه گردشگری بدون برنامهریزی، بیشترین تأثیر منفی را بر متغیرهای زیستمحیطی (با ضریب رگرسیون ۰.۷۸۶) دارد. این مسئله لزوم تعیین حدنصاب بر اساس ظرفیت اکولوژیک را پررنگ میکند .
۳. پیچیدگی فرآیند اخذ مجوز:
– زمانبر بودن صدور مجوز (حداکثر ۲ ماه طبق تبصره ۱ ماده ۱) و ضرورت هماهنگی چند نهادی، انگیزه سرمایهگذاران را کاهش میدهد .
راهکارهای تعیین حدنصاب کارآمد
– تدوین ضوابط منطقهای:
تعیین حدنصاب بر اساس پتانسیل اکولوژیک (مانند نزدیکی به منابع آبی، شیب زمین، و قابلیت احیای خاک) و نیازهای اقتصادی روستا (مانند نرخ بیکاری و وابستگی به کشاورزی).
– معافیتهای هدفمند:
کاهش عوارض تغییر کاربری برای پروژههای دارای پیوست زیستمحیطی تأییدشده یا اشتغالزایی بالا برای روستاییان .
– الگوی توسعه یکپارچه:
ادغام گردشگری با فعالیتهای کشاورزی (مانند توریسم کشاورزی) طبق تبصره ۴ قانون ۱۳۸۵، تا تغییر کاربری دائمی زمین لازم نباشد .
جدول فرآیند اخذ مجوز تغییر کاربری برای گردشگری
| مرحله | نهاد مسئول | مدارک مورد نیاز | زمان تقریبی |
| ۱. درخواست متقاضی | سازمان جهاد کشاورزی استان | طرح توجیهی اقتصادی-زیستمحیطی | ۱۵ روز |
| ۲. بررسی کارشناسی | دبیرخانه کمیسیون ماده ۱ | گزارش ارزیابی خاک و آب | ۳۰ روز |
| ۳. تصمیمگیری نهایی | کمیسیون (۵ عضو اصلی) | تأییدیه محیط زیست و مسکن | ۱۵ روز |
| ۴. پرداخت عوارض | خزانه داری کل کشور | فیش واریزی ۸۰% ارزش زمین | ۱۰ روز |
نتیجهگیری
تعیین حدنصاب اراضی قابل واگذاری برای گردشگری، نیازمند بازنگری در آئیننامههای اجرایی قانون حفظ کاربری اراضی است. پیشنهادهای کلیدی عبارتند از:
۱. تعریف حداقل و حداکثر مساحت بر اساس نوع فعالیت گردشگری (مثلاً ۵ هکتار برای اقامتگاههای بومگردی و ۲۰ هکتار برای مجتمعهای تفریحی).
۲. اختصاص ۳۰% درآمد عوارض به بهبود زیرساختهای زیستمحیطی روستاها.
۳. سادهسازی فرآیندها از طریق ایجاد سامانه یکپارچه استعلام.
این اصلاحات میتواند همزمان با حفظ اراضی زراعی، به مهاجرت معکوس به روستاها (موافق یافتههای موحدی و رجبی، ۱۳۹۸) و توسعه پایدار کمک کند .
منابع
– قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها (۱۳۷۴ و اصلاحی ۱۳۸۵) .
– موحدی، م. و رجبی فر، ب. (۱۳۹۸). گردشگری روستایی و پیامد آن در جهت احیای روستاها. *کنفرانس ملی عمران و معماری* .
– Anabestani, A. et al. (۲۰۱۳). بررسی آثار توسعه گردشگری در سکونتگاههای روستایی. *مطالعه موردی: دشت ارژن-فارس* .
– Haji Nejad, A. et al. (۲۰۱۵). تدوین برنامه راهبردی توسعه گردشگری روستایی ایران. *مجله پژوهشهای روستایی* .
-
اقتصاد2 هفته پیشتغییر پارادایم در اقتصاد کشاورزی؛ از محدودیت منابع تا سازوکارهای نوین توسعه
-
دانستنی ها9 ماه پیشکسب و کار؛ شرایط ورود به شغل سم فروشی چیست؟
-
آموزش8 ماه پیشگام به گام با کاشت نهال های کشت بافتی خرمای مجول (قسمت اول؛ انتخاب زمین)
-
بازرگانی1 سال پیشآیا قیمت کود یارانه ای را می دانید؟
-
اسلایدر8 ماه پیشروش های کشت، صادرات و استان های فعال در کشت تنباکو
-
اسلایدر3 هفته پیشهمایش ملی «تغییر اقلیم»؛ یافتن راهکارهای مدیریت پایدار
-
خبرهای سازمانی3 هفته پیشانتقاد تند آنجفی؛ «دستفرمان خطا» ما را به بحران کشانده
-
استان ها8 ماه پیشکشت، صادرات و مناطق مهم تولید سیر در ایران

