با ما همراه باشید

مقالات

تغییر کاربری؛ قوانین سختگیرانه یا سودآوری اقتصادی؟

براساس آمارهای رسمی، سالانه حدود ۴۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی ایران تغییر کاربری می‌یابند؛ رقمی که امنیت غذایی کشور را به خطر انداخته است. اما راه حل چیست؟ پژوهشگران معتقدند کلید حل این معضل، نه در وضع قوانین سختگیرانه‌تر، بلکه در “اقتصادی کردن کشاورزی” است؛ استراتژی‌ای که با افزایش بهره‌وری و سودآوری، انگیزه حفظ زمین‌های کشاورزی را چندبرابر می‌کند.

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: براساس آمارهای رسمی، سالانه حدود ۴۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی ایران تغییر کاربری می‌یابند؛ رقمی که امنیت غذایی کشور را به خطر انداخته است. اما راه حل چیست؟ پژوهشگران معتقدند کلید حل این معضل، نه در وضع قوانین سختگیرانه‌تر، بلکه در “اقتصادی کردن کشاورزی” است؛ استراتژی‌ای که با افزایش بهره‌وری و سودآوری، انگیزه حفظ زمین‌های کشاورزی را چندبرابر می‌کند.

به گزارش داوان نیوز، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به سایر کاربری‌ها از چالش‌های جدی در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، محسوب می‌شود. این مقاله به بررسی این فرضیه می‌پردازد که «اقتصادی شدن کشاورزی» می‌تواند به عنوان یک راهکار مؤثر در جلوگیری از تغییر کاربری اراضی عمل کند. با تحلیل ابعاد مختلف این موضوع، نشان داده می‌شود که افزایش بهره‌وری، سودآوری و پایداری اقتصادی فعالیت‌های کشاورزی می‌تواند انگیزه لازم برای حفظ اراضی کشاورزی را فراهم آورد.

تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی، صنعتی و خدماتی، یکی از تهدیدات اصلی امنیت غذایی و پایداری محیط‌زیست در بسیاری از مناطق جهان است. در ایران نیز شاهد تبدیل گسترده باغات و مزارع به مناطق مسکونی و تجاری بوده‌ایم. این روند نه تنها ظرفیت تولید غذایی کشور را کاهش می‌دهد، بلکه پیامدهای محیط‌زیستی متعددی از جمله کاهش نفوذپذیری خاک، افزایش روان‌آب‌ها و تشدید جزایر حرارتی شهری را به دنبال دارد.

علل تغییر کاربری اراضی
– سودآوری بالای کاربری‌های غیرکشاورزی: در بسیاری از مناطق، ارزش زمین برای ساخت‌وساز چندین برابر ارزش تولیدی آن در کشاورزی است.
– کم‌بازدهی کشاورزی سنتی: پایین بودن بهره‌وری و سودآوری فعالیت‌های کشاورزی
– نبود امنیت سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی: ریسک‌های بالای تولید و نوسانات قیمت
– فقدان برنامه‌ریزی جامع فضایی: ضعف در نظام مدیریت و برنامه‌ریزی کاربری اراضی
– فشار جمعیتی و توسعه شهری: گسترش کالبدی شهرها به سوی اراضی زراعی حاشیه‌ای

اقتصادی شدن کشاورزی؛ مفهوم و ابعاد
اقتصادی شدن کشاورزی به معنای تبدیل فعالیت کشاورزی به یک کسب‌وکار سودآور، کارآمد و پایدار از طریق:
۱. افزایش بهره‌وری: استفاده از فناوری‌های نوین، مکانیزاسیون و روش‌های علمی
۲. تنوع‌بخشی فعالیت‌ها: توسعه کشت‌های گلخانه‌ای، محصولات باارزش افزوده بالا، گردشگری کشاورزی
۳. توسعه زنجیره ارزش: یکپارچه‌سازی تولید، فرآوری و بازاریابی
۴. کاهش هزینه‌های تولید: مدیریت بهینه نهاده‌ها و مقیاس اقتصادی
۵. دسترسی به بازارهای پردرآمد: توسعه صادرات و بازارهای اختصاصی

مکانیسم‌های اثرگذاری اقتصادی شدن کشاورزی بر جلوگیری از تغییر کاربری
۱. افزایش جذابیت سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی
وقتی کشاورزی به فعالیتی سودآور تبدیل شود، انگیزه مالکان برای حفظ کاربری کشاورزی افزایش می‌یابد. سرمایه‌گذاری در توسعه باغات و مزارع به جای فروش زمین برای ساخت‌وساز، به گزینه منطقی‌تری تبدیل می‌شود.

۲. ایجاد اشتغال پایدار و درآمد قابل رقابت
اقتصادی شدن کشاورزی می‌تواند درآمدهایی مشابه یا حتی بالاتر از فروش زمین ایجاد کند، به خصوص در بلندمدت. توسعه فعالیت‌های جنبی مانند صنایع تبدیلی و گردشگری کشاورزی، اشتغال بیشتری ایجاد کرده و وابستگی جوامع محلی به زمین به عنوان منبع درآمد را افزایش می‌دهد.

۳. افزایش ارزش اقتصادی زمین کشاورزی
زمین‌های کشاورزی با بهره‌وری و سودآوری بالا، خود به دارایی‌های باارزشی تبدیل می‌شوند که حفظ آن‌ها توجیه اقتصادی پیدا می‌کند.

۴. تقویت پیوندهای پیشینگی و پسینگی
توسعه زنجیره ارزش کشاورزی، وابستگی سایر بخش‌های اقتصادی به زمین‌های کشاورزی را افزایش داده و تغییر کاربری را با هزینه‌های اقتصادی بیشتری مواجه می‌سازد.

تجارب موفق بین‌المللی
– هلند: با تمرکز بر کشاورزی دانش‌بنیان و پررشد، تبدیل به دومین صادرکننده محصولات کشاورزی جهان شده و تغییر کاربری اراضی کشاورزی را به حداقل رسانده است.
– ژاپن: سیاست‌های حمایتی هدفمند و توسعه کشاورزی قراردادی، انگیزه کافی برای حفظ اراضی کشاورزی ایجاد کرده است.
– ایالت کالیفرنیا در آمریکا: با توسعه کشاورزی دقیق و محصولات باارزش افزوده بالا، زمین‌های کشاورزی حتی در مجاورت مناطق شهری پررونق حفظ شده‌اند.

چالش‌ها و راهکارها در بستر ایران
چالش‌ها:
– کوچک بودن قطعات زراعی و عدم مقیاس اقتصادی
– نبود نظام بهره‌برداری مناسب
– محدودیت دسترسی به فناوری‌های نوین
– نوسانات قیمتی و ریسک‌های بازار
– کمبود سرمایه در گردش و اعتبارات بانکی

راهکارهای پیشنهادی:
۱. توسعه کشاورزی قراردادی: تضمین خرید محصولات با قیمت مناسب
۲. تشکیل تعاونی‌های تولیدی: دستیابی به مقیاس اقتصادی و قدرت چانه‌زنی
۳. توسعه بیمه محصولات کشاورزی: کاهش ریسک‌های تولید
۴. سیاست‌های حمایتی هدفمند: به جای حمایت عمومی، تمرکز بر بخش‌های دارای مزیت نسبی
۵. توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی: افزایش ارزش افزوده در مناطق روستایی
۶. اصلاح نظام مالکیت و بهره‌برداری: تسهیل ادغام قطعات کوچک

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، اقتصادی شدن کشاورزی می‌تواند به عنوان یک راهبرد مؤثر در مقابله با تغییر کاربری اراضی کشاورزی عمل کند. این امر مستلزم تحول اساسی در نگاه به بخش کشاورزی، از فعالیتی معیشتی به کسب‌وکاری سودآور و پایدار است. برای دستیابی به این هدف، لازم است سیاست‌های یکپارچه‌ای در حوزه‌های فناوری، مالی، بازار و نهادی اجرایی شود. در نهایت، حفظ اراضی کشاورزی نه تنها از طریق قوانین بازدارنده، بلکه با ایجاد انگیزه‌های اقتصادی مثبت امکان‌پذیر خواهد بود.

منابع
1. FAO. (2021). The State of the World’s Land and Water Resources for Food and Agriculture.
2. وزارت جهاد کشاورزی. (1400). آمارنامه کشاورزی سال 1399.
3. Lambin, E. F., & Meyfroidt, P. (2011). Global land use change, economic globalization, and the looming land scarcity.
4. دادگر، یدالله و روح‌الله نظری. (1398). «اقتصادی کردن کشاورزی و تأثیر آن بر امنیت غذایی». پژوهش‌های اقتصادی ایران.
5. World Bank. (2020). Agriculture for Development: Lessons from World Bank Experience.

مقالات

پارادوکس تات: دستاوردهای ملموس، انتقادات کوبنده

سازمان تحقیقات کشاورزی در یک دهه گذشته، همزمان با ثبت دستاوردهای ملموس در حوزه‌هایی مانند افزایش بهره‌وری آب، تولید ارقام مقاوم و کاهش وابستگی به بذر خارجی، با انتقادات فزاینده‌ای نیز مواجه بوده است. تحلیل این دوگانگی، نشان‌دهنده شکافی عمیق‌تر از مسائل عملکردی است؛ شکاف میان «انتظارات بی‌حد» و «محدودیت‌های واقعی» در تحقیقات کشاورزی ایران.

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات) در یک موقعیت پارادوکسیکال قرار دارد: از یک سو مأموریت گسترده‌ای برای نوسازی بخش کشاورزی ایران بر عهده دارد و از سوی دیگر با محدودیت‌های ساختاری عمیق، انتظارات غیرواقع‌بینانه و انتقادات مخربی مواجه است که اغلب بدون درنظرگرفتن بستر سیستمی و ساختاری صورت می‌گیرد. این گزارش با رویکردی تحلیلی-انتقادی، به بررسی این تناقض و پیامدهای آن برای توسعه کشاورزی کشور می‌پردازد.

سازمان تات به عنوان بازوی پژوهشی بخش کشاورزی ایران، شاهد چرخه‌های مکرر انتقادات شدید بوده است. نکته پارادوکسیکال اینجاست که ، حجم تولیدات علمی، ثبت‌های ارقام جدید، و فعالیت‌های پژوهشی این سازمان روندی صعودی داشته است. این تناقض آشکار پرسش مهمی را ایجاد می‌کند: چگونه سازمانی با فعالیت مستمر پژوهشی، هدف چنین انتقادات کوبنده‌ای قرار می‌گیرد؟

انتظارات غیرواقع‌بینانه؛ معضلی ساختاری

  • ۱. انتظار معجزه در شرایط محدود
    – توقع فناوری‌های پیشرفته بدون زیرساخت کافی: انتظار توسعه زیست‌فناوری کشاورزی در شرایط محدودیت دسترسی به تجهیزات، مواد اولیه و تبادلات علمی بین‌المللی.
    – انتظار حل بحران آب با تحقیقات صرف: با وجودی که مدیریت منابع آب کشور نیازمند تحول در سیاست‌های کلان، قیمت‌گذاری و نظام بهره‌برداری است، انتظار می‌رود تات به تنهایی این بحران را از طریق تحقیقات حل کند.
    – توقع خودکفایی در شرایط تحریم: انتظار خودکفایی در بذر، ماشین‌آلات و نهاده‌ها در حالی که بسیاری از صنایع بالادستی دچار مشکلات ساختاری هستند.
  • ۲. نادیده گرفتن محدودیت‌های بودجه‌ای
    بودجه تحقیقات کشاورزی ایران سهم ناچیزی از تولید ناخالص داخلی بخش کشاورزی را تشکیل می‌دهد. با این حال، انتظار می‌رود این سازمان همان دستاوردهای کشورهایی را داشته باشد که بین ۲ تا ۳ درصد ارزش بخش کشاورزی را به تحقیقات اختصاص می‌دهند.

محدودیت‌های ساختاری نادیده گرفته شده

  • ۱. گسست ساختاری در نظام نوآوری کشاورزی
    – جدایی پژوهش از اجرا: ساختار اداری کشور، سازمان‌های تحقیقاتی، اجرایی و ترویجی را در بدنه‌های جداگانه قرار داده که هماهنگی بین آنها نیازمند فرآیندهای پیچیده اداری است.
    – محدودیت اختیارات در جذب و نگهداشت نیروی انسانی: سیستم یکپارچه دولتی، انعطاف لازم برای جذب پژوهشگران برتر و حفظ آنها با مزایای رقابتی را از تات گرفته است.
    – تمرکزگرایی افراطی: بسیاری از تصمیمات کلان در وزارتخانه گرفته می‌شود و تات صرفاً نقش مجری را ایفا می‌کند.
  • ۲. محدودیت‌های بین‌المللی تحمیلی
    – تحریم دسترسی به ژرم‌پلاسم: محدودیت در تبادل منابع ژنتیکی که زیربنای تحقیقات به‌نژادی است.
    – محرومیت از همکاری‌های علمی: محدودیت در مشارکت پروژه‌های بین‌المللی که انتقال دانش و فناوری را ممکن می‌سازد.
    – مشکل در خرید تجهیزات: حتی در صورت تأمین بودجه، خرید بسیاری از تجهیزات پژوهشی پیشرفته به دلیل تحریم‌ها غیرممکن یا بسیار پرهزینه است.

انتقادات مخرب؛ آسیب‌زاتر از کمک

  • ۱. ویژگی‌های انتقادات مخرب
    – کلی‌گویی بدون ارائه راهکار: انتقادات عمومی بدون اشاره به راه‌حل‌های عملی.
    – نادیده گرفتن دستاوردها: عدم توجه به موفقیت‌هایی مانند معرفی ارقام متحمل به خشکی یا کاهش مصرف آب در برخی محصولات.
    – مقایسه‌های ناعادلانه: مقایسه عملکرد تات با سازمان‌های تحقیقاتی کشورهای توسعه‌یافته بدون درنظرگرفتن اختلاف بودجه، امکانات و بسترهای نهادی.
    – سیاسی‌سازی انتقادات: استفاده از انتقادات برای اهداف سیاسی که به جای حل مسئله، به حاشیه‌بردن بحث می‌انجامد.
  • ۲. پیامدهای انتقادات مخرب
    – کاهش انگیزه پژوهشگران: پژوهشگرانی که با وجود محدودیت‌ها تلاش می‌کنند، با انتقادات عمومی بی‌اساس دلسرد می‌شوند.
    – توجیه کاهش بودجه: این انتقادات گاه بهانه‌ای برای کاهش بیشتر بودجه تحقیقاتی می‌شود.
    – تضعیف اعتماد عمومی: ایجاد این تصویر که “هیچ کاری انجام نمی‌شود” در حالی که بسیاری از دستاوردها به دلیل ضعف در اطلاع‌رسانی یا مقیاس کوچک، دیده نمی‌شوند.
    – انتقال فشار غیرمنطقی: فشار انتقادات عمومی، منجر به تصمیمات عجولانه و پروژه‌های نمایشی می‌شود که اثربخشی پایینی دارند.

مطالعه موردی: بحران آب و انتظارات از تات

  • وضعیت موجود:
    – بخش کشاورزی حدود ۹۰ درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص می‌دهد.
    – راندمان آبیاری ملی در محدوده ۴۵ درصد قرار دارد.
  • انتظارات غیرواقع‌بینانه:
    – انتظار افزایش این راندمان به ۷۰ درصد در مدت کوتاه صرفاً از طریق تحقیقات.
  • واقعیت ساختاری:
    – بهبود راندمان آبیاری نیازمند:
    ۱. نوسازی شبکه‌های آبیاری (مسئولیت وزارت نیرو)
    ۲. تغییر الگوی کشت (نیازمند سیاست‌های قیمت‌گذاری و حمایتی)
    ۳. توسعه سیستم‌های نوین آبیاری (محدودیت در واردات تجهیزات به دلیل تحریم‌ها)
    ۴. آموزش کشاورزان (محدودیت در تعداد مروجان)
  • دستاوردهای نادیده گرفته شده تات:
    – معرفی ۱۵ رقم محصول کم‌آب‌بر در پنج سال اخیر
    – توسعه سامانه‌های پایش مصرف آب در ۲۰۰۰ مزرعه نمونه
    – آموزش ۴۰ هزار نفر-روز کشاورز در زمینه مدیریت آب

راهبردهای خروج از بن‌بست

  • ۱. بازتعریف انتظارات بر اساس واقعیت‌ها
    – تعریف نقش واقع‌بینانه: شفاف‌سازی درباره آنچه در حیطه اختیارات و توانمندی‌های تات است و آنچه نیازمند همکاری سایر نهادهاست.
    – سند نقشه راه تحقیقات کشاورزی: تعیین اولویت‌های واقع‌بینانه با درنظرگرفتن محدودیت‌های بودجه‌ای، فناوری و بین‌المللی.
  • ۲. اصلاح ساختار ارتباطی و شفاف‌سازی
    – گزارش‌دهی واقع‌بینانه: ارائه گزارش‌هایی که هم دستاوردها و هم محدودیت‌ها را شفاف بیان کند.
    – ایجاد کانال‌های ارتباطی مستقیم: ایجاد پلتفرم‌های تعامل مستقیم با کشاورزان پیشرو، تشکل‌ها و بخش خصوصی.
    – مستندسازی موفقیت‌ها و شکست‌ها: ارائه تحلیلی شفاف از پروژه‌های موفق و ناموفق و دلایل آن.
  • ۳. تغییر رویکرد از دفاعی به تعاملی
    – پذیرش انتقادات سازنده: ایجاد مکانیسم رسمی برای دریافت، طبقه‌بندی و پاسخ به انتقادات.
    – تشکیل هیأت مشورتی ذینفعان: شامل نمایندگان کشاورزان، بخش خصوصی، دانشگاه‌ها و نهادهای نظارتی.
    – اجرای پروژه‌های مشترک شفاف: با مشارکت ذینفعان مختلف برای افزایش حس مالکیت و کاهش انتقادات غیرواقع‌بینانه.
  • ۴. تمرکز بر نقاط قوت و مزیت‌های نسبی
    – تمرکز بر تحقیقات کم‌هزینه با اثرگذاری بالا: مانند به‌نژادی گیاهان متحمل به خشکی و شوری.
    – توسعه همکاری‌های منطقه‌ای: استفاده از ظرفیت‌های همکاری با کشورهای همسایه با شرایط اقلیمی مشابه.
    – بهره‌گیری از تحقیقات بین‌المللی بازدسترس: تمرکز بر تطبیق و بومی‌سازی تحقیقاتی که به صورت دسترسی آزاد منتشر می‌شوند.

به سوی یک واقع‌گرایی سازنده

سازمان تات در دوراهی خطرناکی قرار دارد: از یک سو باید به مأموریت توسعه‌ای خود عمل کند و از سوی دیگر با انتظارات غیرواقع‌بینانه، محدودیت‌های ساختاری و انتقادات مخربی مواجه است که گاه بیشتر از مشکلات فنی، انرژی سازمان را تحلیل می‌برند.

راه برون‌رفت، نه انفعال در برابر انتقادات و نه دفاع کلی از عملکرد سازمان، بلکه رویکرد واقع‌گرایی سازنده است. این رویکرد شامل سه عنصر اصلی است:

۱. شفاف‌سازی سیستماتیک محدودیت‌ها: اعلام عمومی و مستمر محدودیت‌های بودجه‌ای، تحریمی و ساختاری که عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

۲. بازتعریف انتظارات بر اساس واقعیت‌ها: تعریف پروژه‌ها و اهدافی که با توجه به امکانات موجود، قابل دستیابی هستند.

۳. تعامل فعال با منتقدان: تبدیل منتقدان مخرب به مشارکت‌کنندگان سازنده از طریق درگیرکردن آنها در فرآیند شناسایی مشکلات و یافتن راه‌حل‌ها.

آینده تحقیقات کشاورزی ایران نیازمند قرارداد اجتماعی جدیدی است که در آن، جامعه، سیاستگذاران و نهادهای نظارتی، محدودیت‌های واقعی تحقیقات کشاورزی را درک کنند و سازمان تات نیز تعهد شفاف و واقع‌بینانه‌ای به دستاوردهای قابل حصول ارائه دهد.

تنها با این رویکرد واقع‌گرایانه می‌توان چرخه معیوب انتظارات غیرواقع‌بینانه و انتقادات مخرب را شکست و فضایی برای پیشرفت تدریجی اما مستمر تحقیقات کشاورزی کشور ایجاد کرد.

ادامه مطلب

مقالات

روز دانشجو، رویش دوباره امید

در کشوری که امنیت غذایی آن در گرو عبور از چالش‌های پیچیده اقلیمی و مدیریت منابع است، دانشجویان کشاورزی نه تنها یادگیرندگان علوم نوین، بلکه پیشگامان تحولی پایدار در عرصه تولید و محیط زیست هستند. در آستانه روز دانشجو، این پرسش مطرح می‌شود که چگونه این نیروهای آگاه و متعهد می‌توانند پلی میان دانش جهانی و زمین‌های بومی ایران ایجاد کنند تا آینده‌ای امن و پایدار برای کشاورزی کشور ترسیم شود؟

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: هر سال در ۱۶ آذر، جامعه دانشگاهی ایران روز دانشجو را به عنوان نماد مبارزه برای استقلال، آزادی و پیشرفت علمی گرامی می‌دارد. این روز فرصتی است برای تأمل درباره نقش حیاتی دانشجویان در ساختن آینده کشور. در این میان، دانشجویان رشته‌های کشاورزی با مسئولیتی خطیر و نقشی منحصر به فرد در تأمین امنیت غذایی و توسعه پایدار کشور مواجه هستند.

کشاورزی در ایران با چالش‌های متعددی از جمله تغییرات اقلیمی، کمبود منابع آب، فرسایش خاک و نیاز به افزایش بهره‌وری مواجه است. دانشجویان کشاورزی در این عرصه، حاملان دانش نوین و فناوری‌های پیشرفته به عرصه‌ای هستند که ریشه در سنت‌ها و تجربیات کهن دارد. آنان با آموختن علوم روز از جمله بیوتکنولوژی، کشاورزی دقیق، مدیریت پایدار منابع و اقتصاد کشاورزی، می‌توانند پلی میان دانش بومی و علم جهانی ایجاد کنند.

چالش‌ها و فرصت‌های پیش رو
دانشجویان کشاورزی در حالی به تحصیل اشتغال دارند که بخش کشاورزی ایران با مسائل پیچیده‌ای روبروست. از یک سو، ضرورت افزایش تولید برای جمعیت رو به رشد وجود دارد و از سوی دیگر، محدودیت منابع طبیعی و نیاز به حفظ محیط زیست، ایجاب می‌کند که راهکارهای نوین و پایدار ارائه شود. اینجاست که نقش دانشجویان به عنوان نیروهای تغییردهنده پررنگ می‌شود.

نقش دانشجویان کشاورزی در توسعه ملی
۱. نوآوری و فناوری: دانشجویان با دسترسی به آخرین یافته‌های علمی می‌توانند در توسعه و بومی‌سازی فناوری‌های نوین کشاورزی نقش آفرینی کنند.

۲. ترویج دانش: آنان می‌توانند به عنوان مروجان دانش روز، بین کشاورزان و محققان ارتباط برقرار کرده و شکاف موجود را پر کنند.

۳. کارآفرینی: با ایجاد کسب‌وکارهای نوپا در حوزه‌های مختلف کشاورزی، می‌توانند به ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی مناطق روستایی کمک کنند.

۴. حفاظت از منابع: دانشجویان می‌توانند در حفاظت از منابع طبیعی کشور که پایه اصلی کشاورزی هستند، پیشگام باشند.

مسئولیت اجتماعی دانشجوی کشاورزی
در کنار نقش تخصصی، دانشجویان کشاورزی مسئولیتی اجتماعی در قبال جامعه خود دارند. آنان می‌توانند در افزایش آگاهی عمومی درباره الگوی مصرف غذایی، کاهش ضایعات کشاورزی و اهمیت حمایت از تولید داخلی نقش مؤثری ایفا کنند. همچنین، با توجه به ارتباط مستقیم کشاورزی با محیط زیست، دانشجویان این رشته می‌توانند به عنوان حافظان محیط زیست عمل کنند.

راهکارهای تقویت جایگاه دانشجویان کشاورزی
– ایجاد ارتباط مؤثرتر بین دانشگاه و مزرعه
– توسعه دوره‌های کارآموزی عملی و فرصت‌های مطالعاتی
– حمایت از ایده‌های نوآورانه و استارتاپ‌های دانشجویی
– تقریب بین دانش سنتی کشاورزان و علوم نوین دانشگاهی
– توجه ویژه به نقش زنان دانشجوی کشاورزی در توسعه روستایی

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، در آستانه روز دانشجو، باید به این نکته تأکید کرد که دانشجویان کشاورزی نه فقط یادگیرندگان علوم کشاورزی، بلکه سرمایه‌های انسانی ارزشمندی هستند که می‌توانند آینده بخش کشاورزی و امنیت غذایی ایران را متحول کنند. آنان با تلفیق دانش آکادمیک، تعهد اجتماعی و عشق به زمین و میهن، می‌توانند در جهش تولید و توسعه پایدار کشاورزی نقشی بی‌بدیل ایفا کنند.

امید است با حمایت نهادهای مسئول و ایجاد فضای مناسب برای بروز استعدادها، دانشجویان کشاورزی بتوانند توانمندی‌های خود را به منصه ظهور رسانده و سهمی ماندگار در پیشرفت کشاورزی ایران داشته باشند.

ادامه مطلب

مقالات

پژوهشکده خرما؛ میزبان غنی‌ترین کلکسیون ژنتیکی

ایران با دارا بودن ۴۰۰ رقم ثبت‌شده خرما، غنی‌ترین ذخیره ژنتیکی این محصول در جهان را در اختیار دارد؛ گنجینه‌ای که حفاظت و بهره‌برداری علمی از آن، نقشی کلیدی در امنیت غذایی و توسعه اقتصادی مناطق نخل‌خیر کشور ایفا می‌کند.

منتشر شده

در

پایگاه خبری داوان نیوز: ایران با دارا بودن حدود ۴۰۰ رقم خرما، غنی‌ترین ذخیره ژنتیکی خرما در جهان را در اختیار دارد. این گنجینه بی‌نظیر، پتانسیل بالایی برای توسعه صنعت خرما، بهبود کیفیت، افزایش مقاومت به تنش‌ها و پاسخگویی به نیازهای بازارهای جهانی دارد.

به گزارش داوان نیوز، پژوهشکده خرمای ایران به عنوان نهاد تخصصی متولی پژوهش در این حوزه، نقش محوری در شناسایی، حفظ، ارزیابی و بهره‌برداری از این ژرم‌پلاسم ارزشمند ایفا می‌کند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه اسناد و منابع معتبر، به تبیین جایگاه این پژوهشکده در مدیریت ژرم‌پلاسم خرما می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهد که پژوهشکده با ایجاد بانک ژن، اجرای پروژه‌های به‌نژادی، توسعه روش‌های نوین کشت و فرآوری، و ارائه آموزش‌های تخصصی، سهم بسزایی در حفظ این میراث ژنتیکی و تبدیل آن به ثروت ملی داشته است. در پایان، راهکارهایی برای تقویت نقش پژوهشکده در جهت استفاده پایدار از این منابع ارائه شده است.

خرما به عنوان یک محصول استراتژیک و سازگار با شرایط اقلیمی خشک و نیمه‌خشک، در کشاورزی، اقتصاد و فرهنگ ایران ریشه دوانیده است. بر اساس آمارها، ایران با دارا بودن بیش از ۴۰۰ رقم شناخته‌شده خرما، متنوع‌ترین ژرم‌پلاسم این محصول در جهان را در اختیار دارد. این تنوع ژنتیکی، سرمایه‌ای ملی و فرصتی طلایی برای تحقیق، توسعه و ایجاد ارزش افزوده است. با این وجود، چالش‌هایی همچون خشکسالی، آفات و بیماری‌ها، یکنواخت شدن کشت ارقام محدود و کم‌توجهی به ارقام بومی، این ذخیره ارزشمند را تهدید می‌کند. در این میان، پژوهشکده خرمای ایران به عنوان بازوی تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی، مأموریت خطیری در پاسداری، مطالعه و به کارگیری این گنجینه بر عهده دارد. این مقاله در پی بررسی نقش و اقدامات این پژوهشکده در قبال این میراث ژنتیکی بی‌نظیر است.

جایگاه پژوهشکده خرمای ایران در نظام تحقیقات کشاورزی کشور:
پژوهشکده خرمای ایران با تمرکز بر کلیه ابعاد علمی، فنی و اقتصادی خرما، مرجع اصلی تولید علم و فناوری در این حوزه محسوب می‌شود. مأموریت اصلی آن، انجام تحقیقات کاربردی و توسعه‌ای برای افزایش بهره‌وری، بهبود کیفیت، توسعه پایدار نخل‌داری و ارتقای زنجیره ارزش خرما است. دسترسی به ژرم‌پلاسم غنی کشور، بستر تحقیقاتی منحصر به فردی را برای محققان این پژوهشکده فراهم کرده است.

نقش پژوهشکده در حفاظت از ژرم‌پلاسم خرما:
– شناسایی و جمع‌آوری: پژوهشکده با انجام مطالعات میدانی گسترده در مناطق مختلف نخل‌خیر کشور، به شناسایی، ثبت و جمع‌آوری ارقام بومی و محلی اقدام کرده است.
– بانک ژن: ایجاد و نگهداری بانک ژن زنده خرما در شرایط مزرعه‌ای و نیز استفاده از روش‌های مدرن مانند کشت بافت برای حفظ ژرم‌پلاسم، از اقدامات کلیدی است. این بانک، ذخیره امنی برای ارقام در معرض انقراض فراهم می‌آورد.
– ارزیابی و توصیف: ارقام جمع‌آوری شده از نظر صفات مورفولوژیکی، پومولوژیکی (مربوط به میوه)، مقاومت به تنش‌های زیستی و غیرزیستی، و کیفیت فرآوری مورد ارزیابی دقیق قرار می‌گیرند.

نقش پژوهشکده در بهره‌برداری از ژرم‌پلاسم:
– برنامه‌های به‌نژادی: با استفاده از تنوع ژنتیکی موجود، برنامه‌های اصلاح نخل خرما برای ایجاد ارقام پرمحصول، با کیفیت بالا، زودرس یا دیررس، مقاوم به شوری، خشکی و آفات (مانند سوسک سرخرطومی) در دست اجراست.
– توسعه ارقام تجاری: معرفی ارقام برتر و سازگار برای مناطق مختلف، مانند رقم مجول (اصلاح شده) یا توسعه کشت ارقامی مانند پیارم و رَبّی، از نتایج مستقیم این پژوهش‌هاست.
– توسعه فناوری‌های پس از برداشت: پژوهشکده با مطالعه بر روی ارقام مختلف، فناوری‌های مناسب برای فرآوری، بسته‌بندی و نگهداری هر رقم را توسعه داده که منجر به کاهش ضایعات و افزایش ارزش می‌شود.

آموزش و ترویج:
پژوهشکده با برگزاری دوره‌های آموزشی برای باغداران، مروجان و کارشناسان، دانش حاصل از پژوهش بر روی ژرم‌پلاسم را به عرصه تولید منتقل می‌کند. این امر در حفظ ارقام بومی و استفاده بهینه از آنها مؤثر است.

چالش‌ها و فرصت‌ها:
– چالش‌ها: محدودیت بودجه تحقیقاتی، خطر از دست رفتن ارقام محلی به دلیل تغییر الگوی کشت، پیچیدگی و طولانی بودن دوره به‌نژادی نخل خرما.
– فرصت‌ها: پتانسیل ایجاد ارقام منحصر به فرد برای صادرات، امکان توسعه محصولات فرعی با پایه خرما از ارقام مختلف، استفاده از نشان‌های جغرافیایی (GI) برای ارقام خاص مناطق.

به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، ژرم‌پلاسم ۴۰۰رقمی خرما در ایران، موهبتی الهی و سرمایه‌ای ملی است که حفاظت و بهره‌برداری هوشمندانه از آن، نیازمند عزمی جدی و برنامه‌ریزی بلندمدت است. پژوهشکده خرمای ایران به عنوان قلب تپنده تحقیقات این حوزه، تاکنون گام‌های ارزشمندی برداشته است. اما برای بهره‌برداری کامل از این پتانسیل، تقویت زیرساخت‌های تحقیقاتی، افزایش تعامل بین‌المللی برای تبادل ژرم‌پلاسم و دانش، اختصاص بودجه پایدار، و مشارکت دادن بیشتر بخش خصوصی در فرآیند تحقیق و توسعه ضروری به نظر می‌رسد. همچنین، تدوین سند ملی حفاظت و بهره‌برداری از ژرم‌پلاسم خرما با محوریت پژوهشکده می‌تواند چارچوب منسجمی برای همه اقدامات فراهم آورد. با این رویکرد، می‌توان امیدوار بود که این گنجینه ژنتیکی نه تنها حفظ شود، بلکه به موتور محرکی برای توسعه اقتصادی مناطق نخل‌خیر و اقتدار غذایی کشور تبدیل گردد.

ادامه مطلب
پیام ما

پرطرفدار

کلیه حقوق این پایگاه خبری متعلق به داوان‌نیوز است.